ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
امروز در ستاد مقابله با کرونا تصمیم گیری می شود
تعطیلی کسب و کارهای غیرضرور و ممنوعیت تردد خودروهای شخصی
رئیسجمهوری، اعمال محدودیتها در مراکز ۲۵ استان کشور را گامی مؤثر در روند مبارزه با بیماری کرونا برشمرد و تأکید کرد: ضروری است این روند در چارچوب مصوبات ستاد ملی مبارزه با کرونا، پیگیری و اقدامات لازم تداوم یابد.
بهگزارش پایگاه اطلاعرسانی دولت، حجتالاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی روز پنجشنبه در جلسه رؤسای کمیتههای ستاد ملی مبارزه با کرونا پس از استماع گزارشهای فرمانده عملیاتی قرارگاه ستاد ملی مبارزه با کرونا و رؤسای کمیتهها از اقداماتشان در خصوص اجرا و نظارت بر مصوبات ستاد و جلسات هماهنگی که با سایر دستگاههای دخیل طی هفته جاری برگزار شده، اظهارداشت: مصوبات ستاد ملی و آنچه که در کشور در خصوص مبارزه با کرونا در حال انجام است، حاصل مطالعات و بررسیهای علمی و یافتههای کارشناسی مختصصان و مسئولان مربوطه در کمیتهها و همچنین تجارب ماههای گذشته است.
دکتر روحانی با تأکید بر اینکه کاستن روند شیوع بیماری و کاهش تعداد مراجعه کنندگان به مراکز درمانی بویژه بیماران بستری، اولویت نخست و تنها راه کار برای خروج از وضعیت کنونی است، گفت: از این منظر مداخله فوری از طریق اعمال محدودیتهای شدید در مناطق قرمز بهعنوان راهکاری مؤثر خواهد بود.
رئیسجمهوری خاطرنشان کرد: در کنار اقدامات قبلی در اعمال محدودیتها، کمیته بهداشت و درمان با همکاری سایر دستگاهها و کمیتهها در ایجاد مراکز مراقبتی و استفاده از ظرفیتها و مراکز اقامتی و تقویت ظرفیت درمانی در مراکز سرپایی و در عین حال درمان بیماران با علایم خفیف در منزل میباید مورد توجه قرار گیرد. استفاده از نقاهتگاه مناسب هم یکی از راهکارهای مؤثر در کاهش بیماران بستری در بیمارستان است.
دکتر روحانی تصریح کرد: با توجه به مصوبه ستاد ملی درخصوص دورکاری کارکنان، قرارگاه عملیاتی ستاد ملی موظف است بر اجرای این مصوبه در تمامی دستگاههای دولتی و غیر دولتی نظارت دقیق انجام دهد.
رئیسجمهوری با تأکید بر لزوم حرکت هماهنگ و نظام مند تمامی ارکان دخیل بویژه قرارگاه عملیاتی در چارچوب مصوبات ستاد ملی برای نظارت بر روند اجرای این مصوبات گفت که محدودیتهای ایجاد شده در مراکز ۲۵ استان کشور نیز در چارچوب همین یافتهها اعمال شده است.رئیسجمهوری همچنین تصریح کرد: فرمانده قرارگاه علمیاتی ستاد ملی موظف است تمامی اقدامات اجرایی خود را بر اساس مصوبات ستاد ملی و با مشارکت همه کمیتهها انجام دهد.
دکتر روحانی افزود: در خصوص رعایت پروتکلها همچنان نیاز به اجرای دقیقتر و هماهنگتر میان تمام ارکان هستیم تا سریعاً برخی ناهماهنگیها در اجرای مصوبات از بین برود.
رئیسجمهوری با بیان اینکه اعمال جریمهها باید با آگاهی بخشی از ابعاد مختلف جرایم باشد، قرارگاه عملیاتی ستاد ملی مبارزه با کرونا را موظف کرد با همکاری کمیته تبلیغات، چارچوبی را برای اعلام خاطیان تدوین و در رسانهها معرفی کند.
دکتر روحانی همچنین بار دیگر کنترل و رهگیری دقیق بیماران مبتلا به کرونا که دوران درمان و قرنطینه را سپری میکنند، بسیار مهم و ضروری دانست و با اشاره به اقدامات و هماهنگیهای ایجاد شده میان وزارتخانههای ارتباطات و فناوری اطلاعات و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در این عرصه، بر روند تقویت این همکاریها تأکید کرد.
رئیسجمهوری در این جلسه با تأکید بر اینکه وزارت بهداشت و درمان دستگاه اصلی و محوری تعیین مصادیق محدودیتها در مناطق حاد خواهد بود، بر استفاده از ظرفیت حداکثری مراکز درمانی کشور که تحت اختیار دستگاهها و نهادهای دولتی و نیروهای مسلح است و الحاق این مراکز به طرح درمان بیماران کرونا تأکید و بر همکاری با وزارت بهداشت و درمان از سوی این دستگاهها دستورات لازم را صادر کرد.
دکتر روحانی همچنین با اشاره به گزارش فرمانده قرارگاه عملیاتی ستاد ملی مبارزه با کرونا از کنترل ۸۶ درصدی رفت و آمدها به مراکز ۲۵ استان کشور، گفت: دستاوردها و نقاط ضعف اعمال چنین محدودیتهایی باید به شکل هوشمند بررسی و در مسیر کاستن از نقاط ضعف و تقویت نقاط قوت آن گام برداشت.
در این جلسه پیشنهاد کمیتههای امنیتی و اجتماعی و بهداشت و درمان در خصوص اعمال محدودیتهای شدیدتر برای مدیریت سریعتر مقابله با شیوع بیماری، موضوع تعطیلی کسب و کارهای غیرضروری در تمامی مراکز استانها از ساعت ۱۸ هر روز از تاریخ ۲۰ آبان ماه تا ۲۰ آذرماه و ممنوعیت تردد خودروهای شخصی در همه مراکز استانها از تاریخ ۲۰ آبان تا ۲۰ آذر سالجاری از ساعت ۲۱ تا ۴ بامداد مورد بحث و بررسی قرار گرفت و مقرر شد برای تصویب به جلسه روز شنبه ستاد ملی ارائه شود.
در این جلسه همچنین وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با ارائه گزارشی از روند موفقیتآمیز تولید کیتهای تشخیص سریع کرونا در داخل کشور با اعلام اثربخشی ۹۸ درصدی این پروژه در مقایسه با نمونههای خارجی آن، از تولید انبوه روزانه ۱۸۰ هزار کیت سریع تشخیص کرونا در داخل کشور خبر داد.
بهگزارش پایگاه اطلاعرسانی دولت، حجتالاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی روز پنجشنبه در جلسه رؤسای کمیتههای ستاد ملی مبارزه با کرونا پس از استماع گزارشهای فرمانده عملیاتی قرارگاه ستاد ملی مبارزه با کرونا و رؤسای کمیتهها از اقداماتشان در خصوص اجرا و نظارت بر مصوبات ستاد و جلسات هماهنگی که با سایر دستگاههای دخیل طی هفته جاری برگزار شده، اظهارداشت: مصوبات ستاد ملی و آنچه که در کشور در خصوص مبارزه با کرونا در حال انجام است، حاصل مطالعات و بررسیهای علمی و یافتههای کارشناسی مختصصان و مسئولان مربوطه در کمیتهها و همچنین تجارب ماههای گذشته است.
دکتر روحانی با تأکید بر اینکه کاستن روند شیوع بیماری و کاهش تعداد مراجعه کنندگان به مراکز درمانی بویژه بیماران بستری، اولویت نخست و تنها راه کار برای خروج از وضعیت کنونی است، گفت: از این منظر مداخله فوری از طریق اعمال محدودیتهای شدید در مناطق قرمز بهعنوان راهکاری مؤثر خواهد بود.
رئیسجمهوری خاطرنشان کرد: در کنار اقدامات قبلی در اعمال محدودیتها، کمیته بهداشت و درمان با همکاری سایر دستگاهها و کمیتهها در ایجاد مراکز مراقبتی و استفاده از ظرفیتها و مراکز اقامتی و تقویت ظرفیت درمانی در مراکز سرپایی و در عین حال درمان بیماران با علایم خفیف در منزل میباید مورد توجه قرار گیرد. استفاده از نقاهتگاه مناسب هم یکی از راهکارهای مؤثر در کاهش بیماران بستری در بیمارستان است.
دکتر روحانی تصریح کرد: با توجه به مصوبه ستاد ملی درخصوص دورکاری کارکنان، قرارگاه عملیاتی ستاد ملی موظف است بر اجرای این مصوبه در تمامی دستگاههای دولتی و غیر دولتی نظارت دقیق انجام دهد.
رئیسجمهوری با تأکید بر لزوم حرکت هماهنگ و نظام مند تمامی ارکان دخیل بویژه قرارگاه عملیاتی در چارچوب مصوبات ستاد ملی برای نظارت بر روند اجرای این مصوبات گفت که محدودیتهای ایجاد شده در مراکز ۲۵ استان کشور نیز در چارچوب همین یافتهها اعمال شده است.رئیسجمهوری همچنین تصریح کرد: فرمانده قرارگاه علمیاتی ستاد ملی موظف است تمامی اقدامات اجرایی خود را بر اساس مصوبات ستاد ملی و با مشارکت همه کمیتهها انجام دهد.
دکتر روحانی افزود: در خصوص رعایت پروتکلها همچنان نیاز به اجرای دقیقتر و هماهنگتر میان تمام ارکان هستیم تا سریعاً برخی ناهماهنگیها در اجرای مصوبات از بین برود.
رئیسجمهوری با بیان اینکه اعمال جریمهها باید با آگاهی بخشی از ابعاد مختلف جرایم باشد، قرارگاه عملیاتی ستاد ملی مبارزه با کرونا را موظف کرد با همکاری کمیته تبلیغات، چارچوبی را برای اعلام خاطیان تدوین و در رسانهها معرفی کند.
دکتر روحانی همچنین بار دیگر کنترل و رهگیری دقیق بیماران مبتلا به کرونا که دوران درمان و قرنطینه را سپری میکنند، بسیار مهم و ضروری دانست و با اشاره به اقدامات و هماهنگیهای ایجاد شده میان وزارتخانههای ارتباطات و فناوری اطلاعات و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در این عرصه، بر روند تقویت این همکاریها تأکید کرد.
رئیسجمهوری در این جلسه با تأکید بر اینکه وزارت بهداشت و درمان دستگاه اصلی و محوری تعیین مصادیق محدودیتها در مناطق حاد خواهد بود، بر استفاده از ظرفیت حداکثری مراکز درمانی کشور که تحت اختیار دستگاهها و نهادهای دولتی و نیروهای مسلح است و الحاق این مراکز به طرح درمان بیماران کرونا تأکید و بر همکاری با وزارت بهداشت و درمان از سوی این دستگاهها دستورات لازم را صادر کرد.
دکتر روحانی همچنین با اشاره به گزارش فرمانده قرارگاه عملیاتی ستاد ملی مبارزه با کرونا از کنترل ۸۶ درصدی رفت و آمدها به مراکز ۲۵ استان کشور، گفت: دستاوردها و نقاط ضعف اعمال چنین محدودیتهایی باید به شکل هوشمند بررسی و در مسیر کاستن از نقاط ضعف و تقویت نقاط قوت آن گام برداشت.
در این جلسه پیشنهاد کمیتههای امنیتی و اجتماعی و بهداشت و درمان در خصوص اعمال محدودیتهای شدیدتر برای مدیریت سریعتر مقابله با شیوع بیماری، موضوع تعطیلی کسب و کارهای غیرضروری در تمامی مراکز استانها از ساعت ۱۸ هر روز از تاریخ ۲۰ آبان ماه تا ۲۰ آذرماه و ممنوعیت تردد خودروهای شخصی در همه مراکز استانها از تاریخ ۲۰ آبان تا ۲۰ آذر سالجاری از ساعت ۲۱ تا ۴ بامداد مورد بحث و بررسی قرار گرفت و مقرر شد برای تصویب به جلسه روز شنبه ستاد ملی ارائه شود.
در این جلسه همچنین وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با ارائه گزارشی از روند موفقیتآمیز تولید کیتهای تشخیص سریع کرونا در داخل کشور با اعلام اثربخشی ۹۸ درصدی این پروژه در مقایسه با نمونههای خارجی آن، از تولید انبوه روزانه ۱۸۰ هزار کیت سریع تشخیص کرونا در داخل کشور خبر داد.
هشدار جدی ارتش و سپاه به طرفین جنگ قرهباغ:
خط قرمز ایران تأمین امنیت در مرز است
فرمانده کل سپاه در بازدید از نوار مرزی استان اردبیل تأکید کرد: با هرگونه تهدید مرزی برخورد قاطع و بموقع خواهیم داشت. بهگزارش مهر، سرلشکر حسین سلامی عصر پنجشنبه در جریان بازدید از نوار مرزی شهرستان اصلاندوز و سدمیل مغان در استان اردبیل اظهار داشت: امنیت پایدار خط قرمز ماست و هرگونه ناامنی و تهدید در مرزها که موجب آسیب به امنیت و آرامش روانی مردم عزیزمان باشد پذیرفته شدنی نیست. وی ضمن رصد آخرین تحرکات منطقه قرهباغ، دستورات لازم برای تأمین بیشتر امنیت مناطق مرزی را صادر کرد و افزود: تقویت تمهیدات دفاعی، امنیتی متناسب با وضعیت مناطق پیرامونی، مراقبت هوشمندانه و حضور هوشیارانه یگانهای مستقر در مناطق مرزی مجاور محل درگیریهای اخیر مورد تأکید است. سردار سلامی با سپاس و قدردانی از مجاهدتها و آمادگیهای رزمندگان اسلام و مرزداران غیور و غیرتمند برای دفاع از مرزها در این منطقه حساس، تغییرناپذیری مرزهای بینالمللی را امری مهم توصیف و با تأکید بر ضرورت اهتمام طرفهای درگیر در مناقشه قرهباغ از بروز هرگونه تهدید علیه مرزهای جمهوری اسلامی ایران خاطرنشان کرد: در عین حال تمهیدات و پیشبینیهای لازم برای برخورد قاطع و بموقع با هر نوع تهدید یا تعرض مرزی علیه ایران اندیشیده شده است.
همزمان نیز بخشی از تجهیزات زرهی قرارگاه عملیاتی لشکر 16 زرهی قزوین با استفاده از تعدادی از خودروهای ترابری و تانکبر تولید و بهینه شده توسط نیروی زمینی ارتش با حضور معاون آماد و پشتیبانی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران و مسئولان استانی به مناطق مرزی شمالغرب اعزام شدند. بهگزارش ایسنا، سرتیپ دوم علیپور معاون آماد و پشتیبانی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران در حاشیه این مراسم با اشاره به نقش نیروهای مسلح در تأمین امنیت بیان کرد: خط قرمز نیروهای مسلح کشور، امنیت و آسایش ملت ایران است و نیروهای مسلح برای حفظ این دو مؤلفه مهم در هر مکان و در کسری از زمان برای نقش آفرینی در میدان حضور پیدا خواهند کرد.
بهگزارش روابط عمومی ارتش، دیروز نیز امیر سرتیپ کیومرث حیدری فرمانده نیروی زمینی ارتش، در خصوص نگرانیهای بهوجود آمده بهعلت درگیریها در منطقه قرهباغ میان دو کشور ارمنستان و جمهوری آذربایجان گفت: با تمام توان در مسیر ایجاد امنیت و آرامش برای کشور تلاش خواهیم کرد و اجازه عرضاندام خارج از قوانین و مقررات بینالمللی را به هیچ قدرتی نخواهیم داد. حیدری هدف اصلی از استقرار یگانهای ارتش در مناطق مرزی را حفاظت از حریم مرزها بهعنوان خطوط قرمز کشور دانست و گفت: ما بههیچ عنوان اجازه عبور از خطوط قرمز جمهوری اسلامی ایران را نمیدهیم، خط قرمز ما تأمین امنیت، آرامش و آسایش مردم است و ارتش با حضور خود در کنار مردم امنیت و آرامش آنها را تأمین میکند.
همزمان نیز بخشی از تجهیزات زرهی قرارگاه عملیاتی لشکر 16 زرهی قزوین با استفاده از تعدادی از خودروهای ترابری و تانکبر تولید و بهینه شده توسط نیروی زمینی ارتش با حضور معاون آماد و پشتیبانی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران و مسئولان استانی به مناطق مرزی شمالغرب اعزام شدند. بهگزارش ایسنا، سرتیپ دوم علیپور معاون آماد و پشتیبانی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران در حاشیه این مراسم با اشاره به نقش نیروهای مسلح در تأمین امنیت بیان کرد: خط قرمز نیروهای مسلح کشور، امنیت و آسایش ملت ایران است و نیروهای مسلح برای حفظ این دو مؤلفه مهم در هر مکان و در کسری از زمان برای نقش آفرینی در میدان حضور پیدا خواهند کرد.
بهگزارش روابط عمومی ارتش، دیروز نیز امیر سرتیپ کیومرث حیدری فرمانده نیروی زمینی ارتش، در خصوص نگرانیهای بهوجود آمده بهعلت درگیریها در منطقه قرهباغ میان دو کشور ارمنستان و جمهوری آذربایجان گفت: با تمام توان در مسیر ایجاد امنیت و آرامش برای کشور تلاش خواهیم کرد و اجازه عرضاندام خارج از قوانین و مقررات بینالمللی را به هیچ قدرتی نخواهیم داد. حیدری هدف اصلی از استقرار یگانهای ارتش در مناطق مرزی را حفاظت از حریم مرزها بهعنوان خطوط قرمز کشور دانست و گفت: ما بههیچ عنوان اجازه عبور از خطوط قرمز جمهوری اسلامی ایران را نمیدهیم، خط قرمز ما تأمین امنیت، آرامش و آسایش مردم است و ارتش با حضور خود در کنار مردم امنیت و آرامش آنها را تأمین میکند.
یادداشتی از علی ربیعی ، سخنگوی دولت
ساکن ژانویه کاخ سفید
علی ربیعی
دستیار ارتباطات اجتماعی رئیسجمهوری و سخنگوی دولت
در لحظه نگارش این سطور که هنوز نتیجه انتخابات امریکا قطعی نشده، میتوان صرفنظر از آنکه چه کسی ریاستجمهوری امریکا را برعهده خواهد گرفت - هرچند روندشناسی نشان از سقوط رئیسجمهور نفرتپراکن دارد- یکبار دیگر سرچشمه آن سیاستهای اصولی را مرور کرد که هفته گذشته مقام معظم رهبری و رئیس جمهوری هر دو بر آن تأکید کردند.
مقام معظم رهبری اشاره کردند که هرکسی رئیس جمهور امریکا شود، تأثیری بر سیاستهای ما نمیگذارد. آقای روحانی نیز بر همان سیاق یادآوری کرد که برای ما مهم نیست چه کسی در امریکا انتخاب میشود ولی شیوهای که امریکا در پیش میگیرد مهم است.
این اظهارات به معنای بیتوجهی به تفاوتهای بالقوه در رفتارهایی نیست که ممکن است رؤسای جمهور مختلف امریکا در پیش بگیرند بلکه صحه گذاشتن بر اصول هدایتکنندهای است که سیاست خارجی ما در سالهای گذشته بویژه بعد از روی کار آمدن دولت یازدهم به پیش برده است.
در طول سالهایی که دولت ترامپ با خودخواهی شخصی با ذات جنگافروزانه و نفرتپراکنی و کنار هم قرار گرفتن ضدبشریترین گروه در کاخ سفید، در لجاجت با دولت پیشین امریکا و به تحریک شماری از کشورهای منطقه خروج از برجام و اعمال تحریمهای یکجانبه و غیرقانونی بر ملت ما را برگزید، راهحل ما برای خاتمه دادن به این قانونشکنی بینظیر ساده بود: بازگشت به برجام و تن دادن به تعهدهایی که نه دولت اوباما بلکه دولت امریکا به منزله یک موجودیت حقوقی و پایدار به جامعه جهانی سپرده بود.
همه بر آن واقف بودیم که کرنش در برابر زورگویی ترامپ نه تنها موجب عقبنشینی وی نخواهد شد بلکه منافع درازمدت ملت ایران نیز مورد مخاطره قرار میگرفت و این را هم میدانستیم که چنین سیاستی، سنت شومی را پایه خواهد گذاشت که شاید تا دهههای بعد نیز اقتصاد و معیشت ایرانیان را به گروگان تحریم در هر بزنگاه و هر بهانهای میگرفت و به تعبیری خواستههای نامشروع ترامپ، نقطه پایانی نداشت و ایران را به جامعهای تحقیر شده و شکننده تبدیل میکرد.
از نظر ما فلسفه وجودی برجام، از گرو خارج کردن اقتصاد ملی کشور از بازیهای سیاسی و بحرانهای جعلی آن بود تا راه توسعه درونی کشور به فراز و فرود روابط خارجی مشروط نماند. به این ترتیب، یکی از کارکردهای برجام ضد حمله به استراتژیهای امریکایی - صهیونیستی و برخی از جنگافروزان منطقهای بود که توسعه و بزرگ شدن ایران را برنمیتافتند. در حقیقت به خدمت گرفتن تعامل سازنده خارجی، به نحوی هم جلوگیری از سیاستهای جنگافروزانه امریکا و پیامآور صلح منطقهای بود و هم زمینهای برای استفاده از فرصتهای جهانی برای توسعه اقتصادی در داخل کشورمان با تکیه بر تواناییهای داخلی نیز بود. در اینجا باید به یاد بیاوریم که این فلسفه ترجمه و بیان عملی از توصیه مقام معظم رهبری بود که در تبیین اقتصاد مقاومتی تعبیر اقتصاد درونزا و بروننگر را بازآفرینی کردند.
به نظرم، همانگونه که برجام در ذات خود محافظت از توسعه ملی کشور و زمینهساز بروز توانمندیهای داخلی در اقتصاد جهانی بود، همچنین از بعد خارجی مقاومت در برابر قلدری و زورگویی و یکجانبهگرایی امریکا علیه ملت ایران هم بود؛ روندی که اهداف گروهی از تندروهای امریکایی و صهیونیستها و بدخواهان منطقهای ایران مبنی بر کوچک و ضعیف کردن ایران و بیمحتوا کردن جمهوریت و اسلامیت را خنثی میکرد.
ما برجام را مستقل از ماهیت حزب دموکرات پذیرفتیم اما این امریکا بود که با یک چرخش حزبی، سعی کرد جنگ علیه برجام را به جنگ علیه معیشت، سلامت و رفاه ایران گره بزند. ساکن ژانویه کاخ سفید، میتواند با تغییر سیاست، اقدام به ساختارشکنی علیه آن بافت و ساختی کند که ترامپ همزمان با جنگ با برجام، جنگ با معیشت و رفاه ایرانیان هم به وجود آورد. امروز اما فشار حداکثری به پایان راه خود رسیده، برخلاف تصور ترامپ، ایران نه تنها فرو نپاشید بلکه با مقاومت، اقتصادی بدون نفت را نیز تجربه کرد. سیاستهای منطقهای موفق همانند نقشی که امروز در قفقاز ایفا میکند و نیز همچنان لنگرگاه امنیت منطقه باقی مانده است. لذا هر دولتی در امریکا بر سر کار باشد، به اعتراف مقامات دولت ترامپ، تحریمی برای وضع کردن و بدتر کردن اوضاع ندارد.
ایران همانگونه که نشان داده بر سیاست اصولی خود در دفاع از امنیت توأم با معیشت مردم، - بهرغم همه سختیها برای ملت و دولت - و نیز حیثیت و بزرگی ملت ایران پای فشرد و همچنان بر آن اصل و پیمان خواهد ایستاد.
امریکا میتواند با احترام به اراده تمدنی در حق برخورداری همزمان از رفاه، سلامت و امنیت ایرانیان، به خط مشی عاقلانه بازگشته و از سیاستهای ضد مردمی و جنگافروزانه امروز کاخ سفید فاصله بگیرد. این مسیر به نفع صلح و امنیت جهانی و مردم منطقه نیز خواهد بود.
دستیار ارتباطات اجتماعی رئیسجمهوری و سخنگوی دولت
در لحظه نگارش این سطور که هنوز نتیجه انتخابات امریکا قطعی نشده، میتوان صرفنظر از آنکه چه کسی ریاستجمهوری امریکا را برعهده خواهد گرفت - هرچند روندشناسی نشان از سقوط رئیسجمهور نفرتپراکن دارد- یکبار دیگر سرچشمه آن سیاستهای اصولی را مرور کرد که هفته گذشته مقام معظم رهبری و رئیس جمهوری هر دو بر آن تأکید کردند.
مقام معظم رهبری اشاره کردند که هرکسی رئیس جمهور امریکا شود، تأثیری بر سیاستهای ما نمیگذارد. آقای روحانی نیز بر همان سیاق یادآوری کرد که برای ما مهم نیست چه کسی در امریکا انتخاب میشود ولی شیوهای که امریکا در پیش میگیرد مهم است.
این اظهارات به معنای بیتوجهی به تفاوتهای بالقوه در رفتارهایی نیست که ممکن است رؤسای جمهور مختلف امریکا در پیش بگیرند بلکه صحه گذاشتن بر اصول هدایتکنندهای است که سیاست خارجی ما در سالهای گذشته بویژه بعد از روی کار آمدن دولت یازدهم به پیش برده است.
در طول سالهایی که دولت ترامپ با خودخواهی شخصی با ذات جنگافروزانه و نفرتپراکنی و کنار هم قرار گرفتن ضدبشریترین گروه در کاخ سفید، در لجاجت با دولت پیشین امریکا و به تحریک شماری از کشورهای منطقه خروج از برجام و اعمال تحریمهای یکجانبه و غیرقانونی بر ملت ما را برگزید، راهحل ما برای خاتمه دادن به این قانونشکنی بینظیر ساده بود: بازگشت به برجام و تن دادن به تعهدهایی که نه دولت اوباما بلکه دولت امریکا به منزله یک موجودیت حقوقی و پایدار به جامعه جهانی سپرده بود.
همه بر آن واقف بودیم که کرنش در برابر زورگویی ترامپ نه تنها موجب عقبنشینی وی نخواهد شد بلکه منافع درازمدت ملت ایران نیز مورد مخاطره قرار میگرفت و این را هم میدانستیم که چنین سیاستی، سنت شومی را پایه خواهد گذاشت که شاید تا دهههای بعد نیز اقتصاد و معیشت ایرانیان را به گروگان تحریم در هر بزنگاه و هر بهانهای میگرفت و به تعبیری خواستههای نامشروع ترامپ، نقطه پایانی نداشت و ایران را به جامعهای تحقیر شده و شکننده تبدیل میکرد.
از نظر ما فلسفه وجودی برجام، از گرو خارج کردن اقتصاد ملی کشور از بازیهای سیاسی و بحرانهای جعلی آن بود تا راه توسعه درونی کشور به فراز و فرود روابط خارجی مشروط نماند. به این ترتیب، یکی از کارکردهای برجام ضد حمله به استراتژیهای امریکایی - صهیونیستی و برخی از جنگافروزان منطقهای بود که توسعه و بزرگ شدن ایران را برنمیتافتند. در حقیقت به خدمت گرفتن تعامل سازنده خارجی، به نحوی هم جلوگیری از سیاستهای جنگافروزانه امریکا و پیامآور صلح منطقهای بود و هم زمینهای برای استفاده از فرصتهای جهانی برای توسعه اقتصادی در داخل کشورمان با تکیه بر تواناییهای داخلی نیز بود. در اینجا باید به یاد بیاوریم که این فلسفه ترجمه و بیان عملی از توصیه مقام معظم رهبری بود که در تبیین اقتصاد مقاومتی تعبیر اقتصاد درونزا و بروننگر را بازآفرینی کردند.
به نظرم، همانگونه که برجام در ذات خود محافظت از توسعه ملی کشور و زمینهساز بروز توانمندیهای داخلی در اقتصاد جهانی بود، همچنین از بعد خارجی مقاومت در برابر قلدری و زورگویی و یکجانبهگرایی امریکا علیه ملت ایران هم بود؛ روندی که اهداف گروهی از تندروهای امریکایی و صهیونیستها و بدخواهان منطقهای ایران مبنی بر کوچک و ضعیف کردن ایران و بیمحتوا کردن جمهوریت و اسلامیت را خنثی میکرد.
ما برجام را مستقل از ماهیت حزب دموکرات پذیرفتیم اما این امریکا بود که با یک چرخش حزبی، سعی کرد جنگ علیه برجام را به جنگ علیه معیشت، سلامت و رفاه ایران گره بزند. ساکن ژانویه کاخ سفید، میتواند با تغییر سیاست، اقدام به ساختارشکنی علیه آن بافت و ساختی کند که ترامپ همزمان با جنگ با برجام، جنگ با معیشت و رفاه ایرانیان هم به وجود آورد. امروز اما فشار حداکثری به پایان راه خود رسیده، برخلاف تصور ترامپ، ایران نه تنها فرو نپاشید بلکه با مقاومت، اقتصادی بدون نفت را نیز تجربه کرد. سیاستهای منطقهای موفق همانند نقشی که امروز در قفقاز ایفا میکند و نیز همچنان لنگرگاه امنیت منطقه باقی مانده است. لذا هر دولتی در امریکا بر سر کار باشد، به اعتراف مقامات دولت ترامپ، تحریمی برای وضع کردن و بدتر کردن اوضاع ندارد.
ایران همانگونه که نشان داده بر سیاست اصولی خود در دفاع از امنیت توأم با معیشت مردم، - بهرغم همه سختیها برای ملت و دولت - و نیز حیثیت و بزرگی ملت ایران پای فشرد و همچنان بر آن اصل و پیمان خواهد ایستاد.
امریکا میتواند با احترام به اراده تمدنی در حق برخورداری همزمان از رفاه، سلامت و امنیت ایرانیان، به خط مشی عاقلانه بازگشته و از سیاستهای ضد مردمی و جنگافروزانه امروز کاخ سفید فاصله بگیرد. این مسیر به نفع صلح و امنیت جهانی و مردم منطقه نیز خواهد بود.
انتقال آب خلیج فارس به کویر ایران
روحانی در مراسم بهره برداری از مرحله انتقال آب خلیج فارس :خط انتقال، امید به همه کشاورزان، صنعتگران و مردم این منطقه است
گروه اقتصادی -در هفتهای که گذشت، آب خلیج فارس به یزد و کرمان رسید. پروژه انتقال آبی که در ادامه برنامه «سازگازی با کم آبی» تعریف میشود و سهم ایران را از آب خلیج فارس افزایش میدهد. آب گران قیمتی که قرار است به رونق و تولید ناخالص داخلی بینجامد؛ امید را به فلات مرکزی ایران ببرد؛ چاههای زیادی را در این مناطق ببندد و به محیط زیست نیز کمک کند.
رئیس جمهوری در مراسم بهرهبرداری از مرحله نخست طرح انتقال آب خلیج فارس به فلات مرکزی ایران و سه طرح مرتبط با آن تأکید کرد که با این خط انتقال آب به فلات مرکزی ایران، تنها آب به فلات مرکزی نمیرسد بلکه مهمتر از آن، امید است که به این مناطق میرسد و لازم است نام این خط انتقال آب را «خط انتقال امید» بگذاریم.
بهگزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، حسن روحانی بیان کرد که این خط انتقال آب به فلات مرکزی، همه کشاورزان، صنعتگران و مردم منطقه را به داشتن یک منبع آب پایدار امیدوار میکند. وی این طرح را یکی از طرحهای بسیار عظیم و بزرگ و شاید در آغاز اجرای آن برای برخی باورنکردنی خواند.
ابرپروژهها در راه هستند
رئیس جمهوری در سیویکمین هفته از افتتاحهای بزرگ و ملی سال 99 از ابرپروژههایی صحبت کرد که قرار است امسال و ابتدای سال 1400 به بهرهبرداری برسد. او در این باره گفت: پروژههای بسیار مهم و تاریخی تا پایان سال و اوایل سال آتی به بهرهبرداری میرسد که میتوان به طرح بینظیر احیای دریاچه ارومیه و طرح عظیم انتقال نفت از گوره به جاسک اشاره کرد. وی توضیح داد: طرحهای بسیار عظیم و بزرگی را به اتمام رساندیم و طرحهای بسیار بزرگی را پیش رو داریم. امسال طرح احیای دریاچه ارومیه را خواهیم داشت که آن هم یک طرح بینظیر است. پروژه عظیمی که نفت را از گوره به جاسک خواهیم برد نیز انشاءالله اوایل سال آینده افتتاح میشود. روحانی تصریح کرد: به کوری چشم آنهایی که فکر میکردند با تحریم ملت ایران و با فشار به ملت ایران میتوانند ملت ایران را متوقف کنند یا طرحهای توسعهای این ملت عظیم و بزرگ را متوقف کنند، با وجود تحریم و فشار و با اینکه یک دولت تروریست در امریکا روی کار بوده و این همه بر مردم ما فشار آورده، توانستیم این قدمهای بسیار بزرگ را برداریم. این طرحهای عظیم توسعهای نشان میدهد فشارها قادر نبوده مانع توسعه کشور شود.
وی ادامه داد: انشاءالله هر هفته تا پایان سال این طرحهای عظیم و بزرگ را به ثمر مینشانیم. این طرحها متعلق به ملت ایران، کارگران، مهندسین، مدیران و متعلق به همه آنهایی است که در این زمینه تلاش کردند.
طرحی 100 درصد داخلی
برای انتقال آب خلیج فارس به فلات مرکزی، در مرحله نخست 305 کیلومتر از 800 کیلومتر مسیر افتتاح شده وآنطور که رئیس جمهوری میگوید این روند تا رسیدن به مس سرچشمه و ادامه آن تا یزد و چادرملو ادامه مییابد و باعث تحول در صنعت و محیط زیست کشور خواهد شد.
روحانی در رابطه با نحوه اجرای پروژه که با سرمایهگذاری بخش خصوصی انجام شده، توضیح داد: در این طرح عظیم و بزرگ میبینیم طراحی، اجرای این طرح، تأمین مالی همه آنها داخلی است. یعنی تأمین مالی آن را یا شرکتهای خصوصی تأمین میکنند یا صندوق توسعه به کمک آمده و از صندوق تسهیلات گرفتند یا از بانکها تسهیلات گرفتند و مهندسین خودمان طراحی و اجرا کردند و این کار، کارِ عظیم و بزرگی است که به ثمر نشسته و انشاءالله بقیه فازهای آن هم با همین سرعت ادامه پیدا میکند و اگر مشکلی هم باشد باز دولت در خدمت مردم خواهد بود برای اینکه این طرحها را بتوانیم به نتیجه برسانیم.
انتقال آب دریا بر اساس اصول محیط زیستی
رئیسجمهوری درباره مسائل محیط زیستی طرح نیز گفت: بعضیها فکر نکنند که آب را از دریا برداریم برای محیط زیست ضرر دارد، خیر این باید حساب شده باشد و این طرح کاملاً محیط زیستی است. ما در چند کیلومتری دریا آب را برداشت میکنیم و پساب را نیز در چند کیلومتری وسط دریا برمیگردانیم که برای آبزیان مضر نباشد. روحانی اظهارکرد: بنابراین محیط زیست در تمام این طرحها حضور فعال دارد و این طرحها در چارچوب اصول محیط زیستی درحال اجراست.
وی ادامه داد: این طرح، طرح بسیار عظیم و بزرگی است که صنایع کشور را متحول میکند. چاههای فراوان، صدها چاه آب، آب را از زیر زمین برای این صنایع تأمین میکردند که از این پس، این آبها یا به مصرف دیگر میرسد یا آنهایی که ضرورت نداشته باشد بسته میشود. یعنی چاههای غیرمجاز در کشور متأسفانه زیاد داریم، اینها از نظر محیط زیستی خطرناک است و باعث فرونشست زمین در کشور میشود و بنابراین، این کار علاوه بر اینکه صنعت ما را متحول میکند، به مردم امید میدهد، محیط زیست را هم تضمین میکند. یعنی بعضیها فکر نکنند که آب را از دریا برداریم برای محیط زیست ضرر دارد، خیر این باید حساب شده باشد، این طرح کاملاً محیط زیستی است.
برنامه تأمین آب با آب شیرین کنها
قرار است در طرحهای آینده 50 درصد آب مصرفی مردم بندرعباس با شیرینسازی از آب دریا تأمین شود. رئیس جمهوری این طرح را کار بسیار بزرگ و عظیم برای حیات مردم و توسعه کشور و صنعت دانست و گفت: انشاءالله اینگونه طرحها باید اجرا و پیاده شود. اینکه گفته میشود 18 آب شیرین کن در سال 92 داشتیم و امروز 72 دستگاه آب شیرین کن داریم، نشان دهنده یک تحول عظیم و بزرگ در این 7 سال است که انشاءالله در 9 ماه دیگری که از عمر این دولت باقیمانده، با همان تلاش، با همان کوشش روز اول و با همان امید روز اول ادامه میدهیم و هیچ تردیدی در موفقیت دولت و ملت و مردم برای آبادانی ایران نخواهم داشت.
امریکا راهی جز تسلیم ندارد
روحانی با اشاره به اینکه سالهای بسیار سختی را گذراندیم، گفت: مردم عزیز بدانند در این سه سال حجم و میزان سختی که بر این دولت و مردم وارد شد در تاریخ ایران لااقل نظیر آن را سراغ ندارم. همیشه فشار و تحریم بوده، اما جنگ اقتصادی آن هم در شرایط کرونا، در شرایطی که مردم نیاز به دارو و امکانات بهداشتی داشتند، آقایی که در کاخ سفید بود که بیرحمانه حتی در دوران کرونا تحریمها را تشدید کرد، جنگ را تشدید کرد. اینها به هیچ اصولی، نه به اصول انسانی، نه به اصول حقوق بشر، نه به قوانین و مقررات بینالمللی پایبند نبودند اما در عین حال مطمئنم ملت ایران در نهایت پیروز خواهد بود.
رئیس جمهوری با اشاره به اینکه نتیجه انتخابات امریکا مهم نیست، اذعان کرد: دست هر کسی میخواهد باشد، بیتردید در برابر ملت ایران، دولت بعد تسلیم خواهد شد، راهی ندارند جز اینکه در برابر قانون، مقررات و فشار افکارعمومی در برابر صبر و مقاومت این ملت بزرگ تسلیم شوند. این ملت عظیم و بزرگ در هشت ماهه ابتدای امسال و از اول شیوع کرونا که بیش از 8 ماه گذشته، هم کرونا را تحمل کرد و در برابر آن مقابله کرد و هم تحریم، هم سختیها را مقابله کرد و توانست در برابر این همه فشارها بایستد و انشاءالله میتوانیم در نهایت موفق باشیم. وی در پایان گفت: یکی از دلایل مهم، افتتاح همین پروژههاست، افتتاح پروژهها یک دلیل روشن و واضحی است که ملت ما از حرکت نمیایستد و در برابر این فشارها کمر خم نمیکند و بیتردید انشاءالله میتوانیم در برابر دشمنان خود موفق باشیم و آنها را وادار کنیم که روزی باز بیایند و قانون و مقررات و پیمان را اجرا و پیاده کنند.
استفاده از آب دریا؛ مطمئنترین شیوه برای تأمین آب صنایع
وزیر نیرو نیز در این مراسم با بیان اینکه مصرف آب صنایع کشور تا ۳۰ سال آینده به ۳ میلیارد مترمکعب میرسد، گفت: مطمئنترین شیوه برای تأمین آب مورد نیاز صنایع استفاده از آب دریاست.
بهگزارش پایگاه اطلاعرسانی وزارت نیرو، «رضا اردکانیان» اظهار کرد: چنین طرحی به مدد مجموعه شکوفاییهایی که در چهار دهه گذشته در بخشهای فناوری، مدیریت و جذب علاقهمندی بخش خصوصی بویژه در صنعت رخ داده، کار بسیار بزرگی است. بزرگی این کار صرفاً ۸۲۰ کیلومتر خط انتقال و دهها ایستگاه پمپاژ و هزاران مگاوات ساعت انرژی و فناوری پیچیده شیرینسازی نیست. دسترسی به آب دریا در شمال و جنوب توفیق و نعمت بسیار بزرگی است. نیاز است که صنایع بزرگی ایجاد شود که تأمین آب با این هزینه و زحمت برای آنها موجه باشد.
وی ادامه داد: صنایع بزرگ کشور را میتوان توجیه کرد که بهجای استفاده از آب مورد مصرف شرب یا حقابه کشاورزان برای تأمین آب مورد نیاز که آن هم تابع خشکسالیها و مشمول مجموعه فراز و فرودها خواهد بود، مطمئنترین شیوه استفاده از آب دریاست که توجیه اقتصادی و استمرار دارد و پایدار بوده و البته لازم است ملاحظات زیست محیطی آن هم رعایت شود. وی همچنین اظهار داشت: در دولت تدبیر، وزارت نیرو موفق شده علاوه بر بودجه عمومی دولت مانند دیگر دستگاهها از منابع غیردولتی برای طرحهای خود تجهیز منابع کند.
وی افزود: در بخش آب و فاضلاب در مجموع در این چند سال 6 میلیارد و 700 میلیون یورو و به اضافه 59 هزار میلیارد تومان منابع از بخش خصوصی، صندوق توسعه ملی، فاینانس خارجی، بانک توسعه اسلامی و تسهیلات بانکی تجهیز کرده و با این منابع طرحهای بیشماری که در حال اجراست و یکی از مهمترین آنها، طرح انتقال آب از دریاست، با تخصیصهایی که به 17 استان در فلات مرکزی داده شده یکی پس از دیگری به بهرهبرداری میرسد.
وزیر نیرو گفت: در عین حال هزینه بر بودن این پروژه در تأمین انرژی و فرآیند شیرینسازی و پمپاژ و انتقال، قیمت تمام شده آب برای صنعت مثلاً در سیرجان کرمان حدود 2 یورو خواهد بود. این چیزی حدود دو درصد هزینههای فرآوری فولاد است و درصد بسیار ناچیزی است. در حالی که یک تن فولاد ما حدود 5 متر مکعب یا اندکی بیشتر آب لازم دارد، 10 یورو هزینه کردن برای تأمین آب برای هر تن فولاد بسیار اقتصادی است. وی گفت: منابع تجدیدپذیر ما سالانه حدود 85 میلیارد مترمکعب است که با این قیمت سالانه بیش از 200 میلیارد یورو ارزش آبی است که در چرخه فعالیتها در حال استفاده هستیم.
اردکانیان افزود: توسعه کشور و رفاه مردم به این وابسته است که از این آب جدا از مصرف شرب و بهداشت به شکل مناسب در صنعت و کشاورزی استفاده مناسب داشته باشیم و به کارهایی بپردازیم که ارزش افزوده لازم و کافی را داشته باشد.
فعالیت ۸۵۰ آب شیرین کن در منطقه خلیج فارس
شیرینسازی آب دریا، امروزه، یکی از پروژههای مهم در سطح دنیاست. وزیر نیرو در این باره میگوید: حدود ۷۵ درصد نمکزدایی در منطقه ما صورت میگیرد و بیش از ۸۵۰ آب شیرین کن در منطقه خلیج فارس فعالیت دارند که ۲۵ مورد آنها، آب شیرینکنهای بزرگ با ظرفیت افزون بر یکصد هزار متر مکعب در شبانه روز است و پروژه امروز در زمره آنهاست.
بهگفته رضا اردکانیان، از حدود ۶۷ سال پیش در منطقه، نمکزدایی از کشورهای همسایه ما آغاز شده و اکنون به سبب فناوری، امکان اقتصادی کردن این پروژه است.
اما درباره اینکه ایران چقدر از این ظرفیت بهره میبرد، وزیر نیرو به اتمام مطالعه تأمین و انتقال آب از خلیج فارس و دریای عمان برای ۱۷ استان کشور اشاره میکند و میگوید: «مصرف آب این استانها، سالانه ۶۰ میلیارد مترمکعب از منابع سطحی و زیرزمینی است و از این مقدار، حدود ۲ میلیارد مترمکعب در بخش صنعت مصرف میشود که در برنامه ۳۰ سال آینده این میزان به بیش از ۳ میلیارد مترمکعب خواهد رسید، چرا که عمده منابع سرشار زیرزمینی ما در منطقه فلات مرکزی است و باید به بهرهبرداری برسند. محاسبات نشان میدهد که بخش صنعت سالانه برای آب مصرفی خود حدود ۹۵۰ میلیون مترمکعب کمبود خواهد داشت و استفاده از آب دریا یکی از روشهای تأثیرگذار برای این کار است.»اکنون مرحله اول از طرح نمکزدایی و انتقال آب دریا برای برخی مصارف صنعتی در استانهای کرمان و یزد از خلیج فارس بهرهبرداری شده است. این طرح در سه قطعه، آب لازم برای صنایع معدنی گلگهر سیرجان (۴۰ میلیون مترمکعب) و شرکت مس سرچشمه (۳۰ میلیون مترمکعب) در استان کرمان و شرکت معدنی چادرملو و سایر صنایع (۲۰ میلیون مترمکعب) در استان یزد را تأمین میکند. همچنین تأمینکننده آب شرب و صنعت به میزان ۵۰ میلیون مترمکعب برای استان هرمزگان و مصارف شرب و بهداشت روستاهای مسیر انتقال به میزان ۱۰ میلیون متر مکعب در استانهای کرمان و هرمزگان است. این طرح، گامی به سمت تأمین آب لازم برای توسعه صنعتی در استانهای دارای مواد و صنایع معدنی است. طول قطعه اول این طرح ۳۰۳ کیلومتر از تأسیسات نمکزدایی تا معدن گلگهر، طول قطعه دوم ۱۵۰ کیلومتر از معدن گلگهر تا مس سرچشمه و قطعه سوم بهطول ۳۷۰ کیلومتر از میانه قطعه دوم تا مجتمع فولاد اردکان یزد است. بر اساس برنامهریزیهای انجام شده، به استانهای مختلف برای شیرینکردن۸ میلیارد متر مکعب آب دریا و استفاده از آن آب شیرین که پس از تصفیه حدود ۲ میلیارد و ۷۵۰ میلیون متر مکعب آب شیرین میشود، مجوز اعطا شده و این راه با تمام ملاحظات جهانی آن قرار است در کنار مدیریت و بهینهسازی مصرف آب در کشور ادامه داشته باشد.
رئیس جمهوری در مراسم بهرهبرداری از مرحله نخست طرح انتقال آب خلیج فارس به فلات مرکزی ایران و سه طرح مرتبط با آن تأکید کرد که با این خط انتقال آب به فلات مرکزی ایران، تنها آب به فلات مرکزی نمیرسد بلکه مهمتر از آن، امید است که به این مناطق میرسد و لازم است نام این خط انتقال آب را «خط انتقال امید» بگذاریم.
بهگزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، حسن روحانی بیان کرد که این خط انتقال آب به فلات مرکزی، همه کشاورزان، صنعتگران و مردم منطقه را به داشتن یک منبع آب پایدار امیدوار میکند. وی این طرح را یکی از طرحهای بسیار عظیم و بزرگ و شاید در آغاز اجرای آن برای برخی باورنکردنی خواند.
ابرپروژهها در راه هستند
رئیس جمهوری در سیویکمین هفته از افتتاحهای بزرگ و ملی سال 99 از ابرپروژههایی صحبت کرد که قرار است امسال و ابتدای سال 1400 به بهرهبرداری برسد. او در این باره گفت: پروژههای بسیار مهم و تاریخی تا پایان سال و اوایل سال آتی به بهرهبرداری میرسد که میتوان به طرح بینظیر احیای دریاچه ارومیه و طرح عظیم انتقال نفت از گوره به جاسک اشاره کرد. وی توضیح داد: طرحهای بسیار عظیم و بزرگی را به اتمام رساندیم و طرحهای بسیار بزرگی را پیش رو داریم. امسال طرح احیای دریاچه ارومیه را خواهیم داشت که آن هم یک طرح بینظیر است. پروژه عظیمی که نفت را از گوره به جاسک خواهیم برد نیز انشاءالله اوایل سال آینده افتتاح میشود. روحانی تصریح کرد: به کوری چشم آنهایی که فکر میکردند با تحریم ملت ایران و با فشار به ملت ایران میتوانند ملت ایران را متوقف کنند یا طرحهای توسعهای این ملت عظیم و بزرگ را متوقف کنند، با وجود تحریم و فشار و با اینکه یک دولت تروریست در امریکا روی کار بوده و این همه بر مردم ما فشار آورده، توانستیم این قدمهای بسیار بزرگ را برداریم. این طرحهای عظیم توسعهای نشان میدهد فشارها قادر نبوده مانع توسعه کشور شود.
وی ادامه داد: انشاءالله هر هفته تا پایان سال این طرحهای عظیم و بزرگ را به ثمر مینشانیم. این طرحها متعلق به ملت ایران، کارگران، مهندسین، مدیران و متعلق به همه آنهایی است که در این زمینه تلاش کردند.
طرحی 100 درصد داخلی
برای انتقال آب خلیج فارس به فلات مرکزی، در مرحله نخست 305 کیلومتر از 800 کیلومتر مسیر افتتاح شده وآنطور که رئیس جمهوری میگوید این روند تا رسیدن به مس سرچشمه و ادامه آن تا یزد و چادرملو ادامه مییابد و باعث تحول در صنعت و محیط زیست کشور خواهد شد.
روحانی در رابطه با نحوه اجرای پروژه که با سرمایهگذاری بخش خصوصی انجام شده، توضیح داد: در این طرح عظیم و بزرگ میبینیم طراحی، اجرای این طرح، تأمین مالی همه آنها داخلی است. یعنی تأمین مالی آن را یا شرکتهای خصوصی تأمین میکنند یا صندوق توسعه به کمک آمده و از صندوق تسهیلات گرفتند یا از بانکها تسهیلات گرفتند و مهندسین خودمان طراحی و اجرا کردند و این کار، کارِ عظیم و بزرگی است که به ثمر نشسته و انشاءالله بقیه فازهای آن هم با همین سرعت ادامه پیدا میکند و اگر مشکلی هم باشد باز دولت در خدمت مردم خواهد بود برای اینکه این طرحها را بتوانیم به نتیجه برسانیم.
انتقال آب دریا بر اساس اصول محیط زیستی
رئیسجمهوری درباره مسائل محیط زیستی طرح نیز گفت: بعضیها فکر نکنند که آب را از دریا برداریم برای محیط زیست ضرر دارد، خیر این باید حساب شده باشد و این طرح کاملاً محیط زیستی است. ما در چند کیلومتری دریا آب را برداشت میکنیم و پساب را نیز در چند کیلومتری وسط دریا برمیگردانیم که برای آبزیان مضر نباشد. روحانی اظهارکرد: بنابراین محیط زیست در تمام این طرحها حضور فعال دارد و این طرحها در چارچوب اصول محیط زیستی درحال اجراست.
وی ادامه داد: این طرح، طرح بسیار عظیم و بزرگی است که صنایع کشور را متحول میکند. چاههای فراوان، صدها چاه آب، آب را از زیر زمین برای این صنایع تأمین میکردند که از این پس، این آبها یا به مصرف دیگر میرسد یا آنهایی که ضرورت نداشته باشد بسته میشود. یعنی چاههای غیرمجاز در کشور متأسفانه زیاد داریم، اینها از نظر محیط زیستی خطرناک است و باعث فرونشست زمین در کشور میشود و بنابراین، این کار علاوه بر اینکه صنعت ما را متحول میکند، به مردم امید میدهد، محیط زیست را هم تضمین میکند. یعنی بعضیها فکر نکنند که آب را از دریا برداریم برای محیط زیست ضرر دارد، خیر این باید حساب شده باشد، این طرح کاملاً محیط زیستی است.
برنامه تأمین آب با آب شیرین کنها
قرار است در طرحهای آینده 50 درصد آب مصرفی مردم بندرعباس با شیرینسازی از آب دریا تأمین شود. رئیس جمهوری این طرح را کار بسیار بزرگ و عظیم برای حیات مردم و توسعه کشور و صنعت دانست و گفت: انشاءالله اینگونه طرحها باید اجرا و پیاده شود. اینکه گفته میشود 18 آب شیرین کن در سال 92 داشتیم و امروز 72 دستگاه آب شیرین کن داریم، نشان دهنده یک تحول عظیم و بزرگ در این 7 سال است که انشاءالله در 9 ماه دیگری که از عمر این دولت باقیمانده، با همان تلاش، با همان کوشش روز اول و با همان امید روز اول ادامه میدهیم و هیچ تردیدی در موفقیت دولت و ملت و مردم برای آبادانی ایران نخواهم داشت.
امریکا راهی جز تسلیم ندارد
روحانی با اشاره به اینکه سالهای بسیار سختی را گذراندیم، گفت: مردم عزیز بدانند در این سه سال حجم و میزان سختی که بر این دولت و مردم وارد شد در تاریخ ایران لااقل نظیر آن را سراغ ندارم. همیشه فشار و تحریم بوده، اما جنگ اقتصادی آن هم در شرایط کرونا، در شرایطی که مردم نیاز به دارو و امکانات بهداشتی داشتند، آقایی که در کاخ سفید بود که بیرحمانه حتی در دوران کرونا تحریمها را تشدید کرد، جنگ را تشدید کرد. اینها به هیچ اصولی، نه به اصول انسانی، نه به اصول حقوق بشر، نه به قوانین و مقررات بینالمللی پایبند نبودند اما در عین حال مطمئنم ملت ایران در نهایت پیروز خواهد بود.
رئیس جمهوری با اشاره به اینکه نتیجه انتخابات امریکا مهم نیست، اذعان کرد: دست هر کسی میخواهد باشد، بیتردید در برابر ملت ایران، دولت بعد تسلیم خواهد شد، راهی ندارند جز اینکه در برابر قانون، مقررات و فشار افکارعمومی در برابر صبر و مقاومت این ملت بزرگ تسلیم شوند. این ملت عظیم و بزرگ در هشت ماهه ابتدای امسال و از اول شیوع کرونا که بیش از 8 ماه گذشته، هم کرونا را تحمل کرد و در برابر آن مقابله کرد و هم تحریم، هم سختیها را مقابله کرد و توانست در برابر این همه فشارها بایستد و انشاءالله میتوانیم در نهایت موفق باشیم. وی در پایان گفت: یکی از دلایل مهم، افتتاح همین پروژههاست، افتتاح پروژهها یک دلیل روشن و واضحی است که ملت ما از حرکت نمیایستد و در برابر این فشارها کمر خم نمیکند و بیتردید انشاءالله میتوانیم در برابر دشمنان خود موفق باشیم و آنها را وادار کنیم که روزی باز بیایند و قانون و مقررات و پیمان را اجرا و پیاده کنند.
استفاده از آب دریا؛ مطمئنترین شیوه برای تأمین آب صنایع
وزیر نیرو نیز در این مراسم با بیان اینکه مصرف آب صنایع کشور تا ۳۰ سال آینده به ۳ میلیارد مترمکعب میرسد، گفت: مطمئنترین شیوه برای تأمین آب مورد نیاز صنایع استفاده از آب دریاست.
بهگزارش پایگاه اطلاعرسانی وزارت نیرو، «رضا اردکانیان» اظهار کرد: چنین طرحی به مدد مجموعه شکوفاییهایی که در چهار دهه گذشته در بخشهای فناوری، مدیریت و جذب علاقهمندی بخش خصوصی بویژه در صنعت رخ داده، کار بسیار بزرگی است. بزرگی این کار صرفاً ۸۲۰ کیلومتر خط انتقال و دهها ایستگاه پمپاژ و هزاران مگاوات ساعت انرژی و فناوری پیچیده شیرینسازی نیست. دسترسی به آب دریا در شمال و جنوب توفیق و نعمت بسیار بزرگی است. نیاز است که صنایع بزرگی ایجاد شود که تأمین آب با این هزینه و زحمت برای آنها موجه باشد.
وی ادامه داد: صنایع بزرگ کشور را میتوان توجیه کرد که بهجای استفاده از آب مورد مصرف شرب یا حقابه کشاورزان برای تأمین آب مورد نیاز که آن هم تابع خشکسالیها و مشمول مجموعه فراز و فرودها خواهد بود، مطمئنترین شیوه استفاده از آب دریاست که توجیه اقتصادی و استمرار دارد و پایدار بوده و البته لازم است ملاحظات زیست محیطی آن هم رعایت شود. وی همچنین اظهار داشت: در دولت تدبیر، وزارت نیرو موفق شده علاوه بر بودجه عمومی دولت مانند دیگر دستگاهها از منابع غیردولتی برای طرحهای خود تجهیز منابع کند.
وی افزود: در بخش آب و فاضلاب در مجموع در این چند سال 6 میلیارد و 700 میلیون یورو و به اضافه 59 هزار میلیارد تومان منابع از بخش خصوصی، صندوق توسعه ملی، فاینانس خارجی، بانک توسعه اسلامی و تسهیلات بانکی تجهیز کرده و با این منابع طرحهای بیشماری که در حال اجراست و یکی از مهمترین آنها، طرح انتقال آب از دریاست، با تخصیصهایی که به 17 استان در فلات مرکزی داده شده یکی پس از دیگری به بهرهبرداری میرسد.
وزیر نیرو گفت: در عین حال هزینه بر بودن این پروژه در تأمین انرژی و فرآیند شیرینسازی و پمپاژ و انتقال، قیمت تمام شده آب برای صنعت مثلاً در سیرجان کرمان حدود 2 یورو خواهد بود. این چیزی حدود دو درصد هزینههای فرآوری فولاد است و درصد بسیار ناچیزی است. در حالی که یک تن فولاد ما حدود 5 متر مکعب یا اندکی بیشتر آب لازم دارد، 10 یورو هزینه کردن برای تأمین آب برای هر تن فولاد بسیار اقتصادی است. وی گفت: منابع تجدیدپذیر ما سالانه حدود 85 میلیارد مترمکعب است که با این قیمت سالانه بیش از 200 میلیارد یورو ارزش آبی است که در چرخه فعالیتها در حال استفاده هستیم.
اردکانیان افزود: توسعه کشور و رفاه مردم به این وابسته است که از این آب جدا از مصرف شرب و بهداشت به شکل مناسب در صنعت و کشاورزی استفاده مناسب داشته باشیم و به کارهایی بپردازیم که ارزش افزوده لازم و کافی را داشته باشد.
فعالیت ۸۵۰ آب شیرین کن در منطقه خلیج فارس
شیرینسازی آب دریا، امروزه، یکی از پروژههای مهم در سطح دنیاست. وزیر نیرو در این باره میگوید: حدود ۷۵ درصد نمکزدایی در منطقه ما صورت میگیرد و بیش از ۸۵۰ آب شیرین کن در منطقه خلیج فارس فعالیت دارند که ۲۵ مورد آنها، آب شیرینکنهای بزرگ با ظرفیت افزون بر یکصد هزار متر مکعب در شبانه روز است و پروژه امروز در زمره آنهاست.
بهگفته رضا اردکانیان، از حدود ۶۷ سال پیش در منطقه، نمکزدایی از کشورهای همسایه ما آغاز شده و اکنون به سبب فناوری، امکان اقتصادی کردن این پروژه است.
اما درباره اینکه ایران چقدر از این ظرفیت بهره میبرد، وزیر نیرو به اتمام مطالعه تأمین و انتقال آب از خلیج فارس و دریای عمان برای ۱۷ استان کشور اشاره میکند و میگوید: «مصرف آب این استانها، سالانه ۶۰ میلیارد مترمکعب از منابع سطحی و زیرزمینی است و از این مقدار، حدود ۲ میلیارد مترمکعب در بخش صنعت مصرف میشود که در برنامه ۳۰ سال آینده این میزان به بیش از ۳ میلیارد مترمکعب خواهد رسید، چرا که عمده منابع سرشار زیرزمینی ما در منطقه فلات مرکزی است و باید به بهرهبرداری برسند. محاسبات نشان میدهد که بخش صنعت سالانه برای آب مصرفی خود حدود ۹۵۰ میلیون مترمکعب کمبود خواهد داشت و استفاده از آب دریا یکی از روشهای تأثیرگذار برای این کار است.»اکنون مرحله اول از طرح نمکزدایی و انتقال آب دریا برای برخی مصارف صنعتی در استانهای کرمان و یزد از خلیج فارس بهرهبرداری شده است. این طرح در سه قطعه، آب لازم برای صنایع معدنی گلگهر سیرجان (۴۰ میلیون مترمکعب) و شرکت مس سرچشمه (۳۰ میلیون مترمکعب) در استان کرمان و شرکت معدنی چادرملو و سایر صنایع (۲۰ میلیون مترمکعب) در استان یزد را تأمین میکند. همچنین تأمینکننده آب شرب و صنعت به میزان ۵۰ میلیون مترمکعب برای استان هرمزگان و مصارف شرب و بهداشت روستاهای مسیر انتقال به میزان ۱۰ میلیون متر مکعب در استانهای کرمان و هرمزگان است. این طرح، گامی به سمت تأمین آب لازم برای توسعه صنعتی در استانهای دارای مواد و صنایع معدنی است. طول قطعه اول این طرح ۳۰۳ کیلومتر از تأسیسات نمکزدایی تا معدن گلگهر، طول قطعه دوم ۱۵۰ کیلومتر از معدن گلگهر تا مس سرچشمه و قطعه سوم بهطول ۳۷۰ کیلومتر از میانه قطعه دوم تا مجتمع فولاد اردکان یزد است. بر اساس برنامهریزیهای انجام شده، به استانهای مختلف برای شیرینکردن۸ میلیارد متر مکعب آب دریا و استفاده از آن آب شیرین که پس از تصفیه حدود ۲ میلیارد و ۷۵۰ میلیون متر مکعب آب شیرین میشود، مجوز اعطا شده و این راه با تمام ملاحظات جهانی آن قرار است در کنار مدیریت و بهینهسازی مصرف آب در کشور ادامه داشته باشد.
گفتوگو با استاد و دانشجوی افغانستانی درباره قربانیان حمله به دانشگاه کابل
درد کابل در دل تهران
ابراز همدردی مردم و دانشجویان ایرانی در تهران و مشهد با بازماندگان این حادثه تروریستی
هدی هاشمی
خبرنگار
«جان پدر کجاستى»؛ این جمله ۳ کلمهای به نمادی از درد و غم و اضطراب یک پدر تبدیل شده است. وقتی ترس و دلهره همنشین هر روز و هر ساعتت باشد، بیش از ۱42 بار با فرزندت تماس میگیری و دست آخر پیام میدهی جان پدر کجاستی؟. اینها روایتی از چند دقیقه از زندگی یک مرد یا پدر در شهر کابل است. جایی که رنگ آرامش نمیبیند. شاید فقط باید یک همزبان باشى تا درد و رنج این جمله را با تمام وجود حس کنى. فقط پدران یا مادرانی از این دیار جنگزده و پرتنش میتوانند حس این جمله را بیان کنند. ١٤٢ بار تماس، بعد از آن پیام و دست آخر شنیدن خبری که کل دنیا را روی سرت آوار میکند.
اتفاق ساده و کوچکی نیست، ولو اینکه بیسابقه نباشد. واژه کم مىآورد در ماتم کابل. جملهها توان بازگویی غم کابل را ندارند. این کابل خسته و غمزده... چه میکشی کابل جان در غم از دست دادن ۲۲ جوانت. بیست و دو جان پدر و مادر. چه میکشی کابل جان در غم پرپر شدن محمد بلال، محمد ادریس، محمد داوود، حسنا، خنیفه، مرضیه، سهیلا و.... محمد راهبد که همین چند هفته پیش در یک جایی از همین شهر شلوغ کابل ایستاده بود و با صورتی پر از امید و لبخند برای هموطنانش از زندگی حرف زد: «زندگی سراسرش جنجال است، سراسرش درد است، سراسرش غم است، سراسرش مشکل است، فشار است اما باز هم بر این لبها لبخند است. به خاطر اینکه زندگی هر چه باشد پیر میشود و باید زندگی کنیم پس زندگی کردن با لبخند هیچ نقصه ندارد (بدی ندارد) لبخند را فراموش نکنیم.»اینها را گفتی تا قوت قلبی برای هموطنانت باشی دریغ که زندگی بخشیاش درد است بخشی از زندگی جنگ است...
ماجرای حمله به دانشگاه از زبان یک همدانشگاهی
ساعت ١١ ظهر است و دانشگاه هم پرهیاهو. برخی از دانشجویان سرکلاس درسند و عدهای دیگر در حیاط دانشگاه نشستهاند و گپ میزنند ناگهان صدای گلوله همهشان را شوکه میکنند. صدا از سمت شمالی دانشگاه است جایی که دانشکده حقوق در آنجا قرار گرفته. اینها را شیخ احمد سیغانی دانشجوی «رشته علوم اجتماعی- باستانشناسی» دانشگاه مرکزی کابل میگوید: «صدا خیلی نزدیک بود همه شوکه شده بودند. ما از دانشگاه خارج شدیم اما از همدانشگاهیهایمان که در دانشکده حقوق بودند شنیدیم که ٣ نفر با لباس نیروهای نظامی افغانستان وارد دانشگاه شدند. هر کسی نمیتواند وارد دانشگاه شود و نمیدانیم که چطور این سه نفر توانستند در دانشگاه حاضر شوند. دانشگاه چهار در اصلی دارد که آنها از در شمالی وارد شدند. اولین دانشکده در نزدیکی این در هم دانشکده حقوق است. مردان مسلح وارد طبقه اول و اولین کلاس دانشکده شدند. نمیدانم چند دانشجو سرکلاس بود. آنها در همان کلاس شروع به تیراندازی کردند. هفت دانشجو در آن کلاس شهید شدند. خیلیها صدای تیراندازی را شنیدند از کلاسها بیرون آمدند و فرار کردند. البته راه فرار هم کم بود. این سه مرد مسلح فقط شلیک میکردند و وارد طبقه دوم دانشکده شدند وارد کلاسی شدند و چند دانشجو را به گروگان گرفتند. خیلی از بچهها از پنجره خودشان را به پایین پرتاب کردند و چند نفری جانشان را این شکلی از دست دادند. افراد مسلح دانشجویان گروگان را هم کشتند. به هیچکس رحم نکردند آخر اینها جوان بودند کلی آرزو داشتند. پلیس از ساعت ١١ تا ٦ بعدازظهر با مهاجمان درگیر بود. پلیس نگران گروگانها بود. آنها همه گروگانها را کشتند. دانشجویانی که عزیز افغانستان بودند. نیروهای نظامی که فهمیدند دانشجویان همه کشته شدند حمله کردند و هر سه نفر را کشتند. وقتی وارد دانشکده شدیم ٢٢ نفر شهید و ٤٠ نفر هم زخمی شده بودند. این دانشجوی دانشگاه کابل درباره همدانشگاهیهایش میگوید: «من این دانشجویان را از نزدیک نمیشناختم. فقط محمد راهبد را میشناسم که فعال سیاسی دانشگاه بود. چقدر امید به تغییرات داشت. دوست داشت افغانستان آباد و مترقی شود. آرزویش این بود که افغانستان به صلح و آرامش برسد. همه دانشجویان افغانستان آرزو داریم که کشورمان به صلح، رفاه و آرامش برسد ما آمدیم با هزار مشکل درس بخوانیم تا کشورمان را آباد کنیم. این چه سرنوشت شومی است که بر ما وارد شد. داعش یا طالبان چطور به خودشان اجازه میدهند وارد یک محیط دانشگاهی شوند و محصلانش را بکشند.
افغانستان آرامش میخواهد
محمد ظاهر رضایی استاد دانشگاه کابل است. او در آن روز تلخ در دانشگاه نبود اما از زبان دانشجویانش شنیده که چگونه دانشکده حقوق غرق در خون میشود: ٢٣ هزار دانشجو در این دانشگاه تحصیل میکنند. این دانشگاه یکی از بزرگترین و بهترین دانشگاههای افغانستان است یک چیزی شبیه دانشگاه تهران شما. تدریس دانشجویان در این دانشگاه سه زمان مختلف در روز دارد. زمان یک و دو مخصوص دانشجویانی است که کار نمیکنند و فراغت دارند میتوانند در هر ساعتی کلاس بردارند. این دانشجویان از صبح تا ساعت ٤ بعدازظهر در کلاس درس حاضر میشوند. زمان سوم دانشگاه که از ساعت ٥ تا ٨ شب است مخصوص دانشجویان شاغل است. این اتفاق در ظهر سهشنبه افتاد و متأسفانه جوانهای کم سن و سال این دانشگاه شهید شدند. این دانشجویان عاشق این هستند که درس بخوانند تا کشور را آباد کنند شما ببینید سهشنبه این اتفاق افتاد. دانشجویان چهارشنبه سرکلاس درس بودند. برخی از استادان به دانشگاه نیامدند دانشجویان پیگیر استادان شدند. آنها هم گفتند به خاطر حمله روز قبل نیامدند اما دانشجویان خواستند که آنها کلاسها را برقرار کنند. دانشجویان به استادان گفتند باید درس بخوانیم، جنگ نمیتواند جلوی پیشرفت ما را بگیرد، طالبان و داعش میخواهند ما سر کلاس نرویم آنها میخواهند ما را بترسانند، دختران این کشور نیز همه مشتاق یادگیری هستند.
او با اشاره به اینکه کشور سالیان سال است درگیر جنگ شده میگوید: هر روز که از خواب بیدار میشویم میفهمیم که حمله انتحاری شده، کسی گروگانگیری کرده یا انفجاری صورت گرفته است این اتفاقات برای مردم کشورم دیگر عادی شده همین یک هفته پیش بود که یک حمله انتحاری به دو اتوبوس دانشآموزان سال دوازدهمی شده بود اما صدای کشته شدههای دانشآموز شنیده نشد. این کشته شدنهای هر روز، دردآور است این انفجارهای هر روز برای مردم دیگر عادی شده است. این چه صلحی است؟ این کشور آرامش میخواهد.
ممنون همسایه
حمله داعش به دانشگاه کابل حادثه تلخ و غمانگیزی بود که مثل یک آوار، بر سر مردمی که سالهاست خواب صلح را میبینند فرو ریخت. تلخی این ماجرا به حدی بود که دل کاربران شبکههای اجتماعی را هم به درد آورد تا آنها هشتگ «جان پدر کجاستی» «دانشگاه کابل»، «ایران غم شریک افغانستان» را به راه اندازند. در حقیقت کاربران ایرانی برای برادران و خواهران افغانستانی خود نوشتند. برخیها به مردم افغانستان تسلیت گفتند و بسیاری هم آرزوی آرامش و صلح برای این مردم داشتند. عدهای هم با هشتگ جان پدر کجاستی در فضای مجازی نوشتند. یکی نوشت: «قلبم با این سه کلمه آتش گرفت. جان پدر کجاستی.» یکی دیگر نوشت: «در قلب کابل زیبا دانشگاه را به رگبار ظلم سرخپوش کردهاند و چه جوانانی اسماعیل میبینی چه جوانانی!» دیگری نوشت: «به قربان این چهره زیبایت، به قربان این کلام شیرینت و لعنت به طالبان.» برخیها هم جنگ و داعش را نفرین کردند: «تصاویر کشتار در دانشگاه کابل خیلی دردناکه. این چه تلاشی برای صلحه. لعنت به داعش.»در این میان توئیت وزیر ارتباطات بود که حسابی بین کاربران فضای مجازی دست به دست میشد.
محمدجواد آذری جهرمی وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات ایران در حساب کاربری خودش نوشت: خدا امید هیچ کسی رو ناامید نکنه. ۱۴۲ بار تماس و دست آخر پیامکی که جان پدر کجاستی؟ قلب هر انسانی از شنیدن و دیدن این اتفاق ناگوار میگیره. لعنت به ترور و تروریسم، لعنت به جهالت.» عدهای هم این شعر الیاس علوی شاعر افغانستانی را به اشتراک گذاشتند: کاکا از چاه که آب میکشی، چای که دم میکنی، مزه خون نمیدهد؟» البته کاربران افغانستانی هم در جواب این همدردیها گفتند: «ممنون همسایه.»
در کنار همه اینها، دانشجویان دانشگاههای مختلف در ایران از جمله دانشگاه علامه طبابایی، دانشگاه بینالمللی امام خمینی(ره)، شیراز، اصفهان، گیلان و علوم پزشکی مشهد و برخی دیگر از دانشگاهها علاوه بر صدور بیانیه در محکومیت این حمله تروریستی، با روشن کردن شمع یاد دانشجویان کابل را گرامی داشتند. همچنین جمعی از دانشجویان دانشگاههای مشهد هم پنجشنبه شب با حضور در مقابل سرکنسولگری افغانستان در این شهر و روشن کردن شمع با بازماندگان حادثه تروریستی دانشگاه کابل ابراز همدردی کردند.
کابل از چه گریان کردهای؟
حمیده امینی فرد/ «کابل» از چه نشستهای، وقتی برای غصه نیست. صورت شرمگین دشمنانت را به فراموشی سپار، نسیم عشق از غرب سرزمینهای همجوارت، ترانه همدلی میخواند.... کافی است تا رد گوشهایت را به صدای شعر فارسی از پشت «کوه بابا» بسپاری تا «هریرود» آوای آپه (خواهر) آشنایت را از تهران پیش چشمهایت نوازش کند. نگاه کن، این آزادی است، «برج آزادی»! همان «آزادی» که سالها برایش جان دادی تا «یک روز» که حالا همان «یک روز» است از لابهلای زخمهای استعماریات، سرود ملی «دا وطن افغانستان دی داعزت دهرافغان دی» را با افتخار فریاد بزنی.... همسایهات «ایران»، اندوه تلخ این روزهای جوانانت را دیده است، خیابانهایش را، نمادهای سربلندیاش را، نه! کوچه کوچههایش را فرش راه تو ای «خانه صلح»، ای «خانه غیرت» کرده است تا دوباره آفتاب تابانت بر آسمان کبودت رخ بیفکند. کابل از چه گریان کردهای؟ (گریه میکنی) از دردی که ناجوانیها (نامردیها) بر وجودت انداخته، سرت را بالا بگیر ای پلنگ برفی دلیر، ای لاله چالاک.... کوههای پامیر، استقامت را از تو به عاریه گرفتهاند، تو ای «بام جهان» آغوشت را به روی شانههای «البرز» باز کن، زخمهای تنت برای او غریبه نیست... اشکهایت را از پس هیرمند به جان تشنه «جهیل سیستان» روانه کن، شکوههایت را ز اهرمن پیش پای «اسطورهها» بریز، آن زمان که از بوی خاک «زابل» و «سمنگان»ات، مست شعر پارسی شدهایم..... ای قندهار شیرین زبان، طعم تلخ «جان پدر کجاستی»ات را از کام گس این روزهای ما بردار... جهان شادیات را دوباره برپا کن، ربابات (ساز ملی افغانستان) را از نو کوک کن و بر تن رنجیده ما، آهنگ از «راه دور ماه تابان آمده» را بنواز.....به گزارش «ایران»، شهرداری تهران در روزهایی که کابل در غم از دست دادن دانشجویانش در پی یک حمله تروریستی به ماتم نشسته بود، در یک اقدام قابل تحسین، بنرها و بیلبوردهایی را به نقطه عطف این ماجرای تلخ یعنی پیام دردناک یک پدر به دخترش با عنوان «جان پدر کجاستی» اختصاص داد... این اقدام با واکنش مثبت بسیاری از شهروندان در داخل و خارج کشور روبهرو شد و یک همدردی مشترک از ملت ایران را به نمایش گذاشت. جالب اینکه بیشتر مخاطبان این بیلبوردها، جوانان افغانستانی بودند که با نوشتن جملاتی همچون «ممنون همسایه» در شبکههای اجتماعی از ابراز همدردی مردم کشورمان با مردم افغانستان و خانوادههای شهدای حادثه تروریستی دانشگاه کابل قدردانی کرده بودند.
همچنین همزمان با سومین روز شهادت دانشجویان دانشگاه کابل، شامگاه پنجشنبه ویدئو مپینگ برج آزادی تهران با موضوع حادثه تروریستی دانشگاه کابل و اعلام همبستگی با مردم افغانستان اجرا شد. در این مراسم عبدالغفور لیوال سفیر افغانستان در ایران هم حضور داشت.
خبرنگار
«جان پدر کجاستى»؛ این جمله ۳ کلمهای به نمادی از درد و غم و اضطراب یک پدر تبدیل شده است. وقتی ترس و دلهره همنشین هر روز و هر ساعتت باشد، بیش از ۱42 بار با فرزندت تماس میگیری و دست آخر پیام میدهی جان پدر کجاستی؟. اینها روایتی از چند دقیقه از زندگی یک مرد یا پدر در شهر کابل است. جایی که رنگ آرامش نمیبیند. شاید فقط باید یک همزبان باشى تا درد و رنج این جمله را با تمام وجود حس کنى. فقط پدران یا مادرانی از این دیار جنگزده و پرتنش میتوانند حس این جمله را بیان کنند. ١٤٢ بار تماس، بعد از آن پیام و دست آخر شنیدن خبری که کل دنیا را روی سرت آوار میکند.
اتفاق ساده و کوچکی نیست، ولو اینکه بیسابقه نباشد. واژه کم مىآورد در ماتم کابل. جملهها توان بازگویی غم کابل را ندارند. این کابل خسته و غمزده... چه میکشی کابل جان در غم از دست دادن ۲۲ جوانت. بیست و دو جان پدر و مادر. چه میکشی کابل جان در غم پرپر شدن محمد بلال، محمد ادریس، محمد داوود، حسنا، خنیفه، مرضیه، سهیلا و.... محمد راهبد که همین چند هفته پیش در یک جایی از همین شهر شلوغ کابل ایستاده بود و با صورتی پر از امید و لبخند برای هموطنانش از زندگی حرف زد: «زندگی سراسرش جنجال است، سراسرش درد است، سراسرش غم است، سراسرش مشکل است، فشار است اما باز هم بر این لبها لبخند است. به خاطر اینکه زندگی هر چه باشد پیر میشود و باید زندگی کنیم پس زندگی کردن با لبخند هیچ نقصه ندارد (بدی ندارد) لبخند را فراموش نکنیم.»اینها را گفتی تا قوت قلبی برای هموطنانت باشی دریغ که زندگی بخشیاش درد است بخشی از زندگی جنگ است...
ماجرای حمله به دانشگاه از زبان یک همدانشگاهی
ساعت ١١ ظهر است و دانشگاه هم پرهیاهو. برخی از دانشجویان سرکلاس درسند و عدهای دیگر در حیاط دانشگاه نشستهاند و گپ میزنند ناگهان صدای گلوله همهشان را شوکه میکنند. صدا از سمت شمالی دانشگاه است جایی که دانشکده حقوق در آنجا قرار گرفته. اینها را شیخ احمد سیغانی دانشجوی «رشته علوم اجتماعی- باستانشناسی» دانشگاه مرکزی کابل میگوید: «صدا خیلی نزدیک بود همه شوکه شده بودند. ما از دانشگاه خارج شدیم اما از همدانشگاهیهایمان که در دانشکده حقوق بودند شنیدیم که ٣ نفر با لباس نیروهای نظامی افغانستان وارد دانشگاه شدند. هر کسی نمیتواند وارد دانشگاه شود و نمیدانیم که چطور این سه نفر توانستند در دانشگاه حاضر شوند. دانشگاه چهار در اصلی دارد که آنها از در شمالی وارد شدند. اولین دانشکده در نزدیکی این در هم دانشکده حقوق است. مردان مسلح وارد طبقه اول و اولین کلاس دانشکده شدند. نمیدانم چند دانشجو سرکلاس بود. آنها در همان کلاس شروع به تیراندازی کردند. هفت دانشجو در آن کلاس شهید شدند. خیلیها صدای تیراندازی را شنیدند از کلاسها بیرون آمدند و فرار کردند. البته راه فرار هم کم بود. این سه مرد مسلح فقط شلیک میکردند و وارد طبقه دوم دانشکده شدند وارد کلاسی شدند و چند دانشجو را به گروگان گرفتند. خیلی از بچهها از پنجره خودشان را به پایین پرتاب کردند و چند نفری جانشان را این شکلی از دست دادند. افراد مسلح دانشجویان گروگان را هم کشتند. به هیچکس رحم نکردند آخر اینها جوان بودند کلی آرزو داشتند. پلیس از ساعت ١١ تا ٦ بعدازظهر با مهاجمان درگیر بود. پلیس نگران گروگانها بود. آنها همه گروگانها را کشتند. دانشجویانی که عزیز افغانستان بودند. نیروهای نظامی که فهمیدند دانشجویان همه کشته شدند حمله کردند و هر سه نفر را کشتند. وقتی وارد دانشکده شدیم ٢٢ نفر شهید و ٤٠ نفر هم زخمی شده بودند. این دانشجوی دانشگاه کابل درباره همدانشگاهیهایش میگوید: «من این دانشجویان را از نزدیک نمیشناختم. فقط محمد راهبد را میشناسم که فعال سیاسی دانشگاه بود. چقدر امید به تغییرات داشت. دوست داشت افغانستان آباد و مترقی شود. آرزویش این بود که افغانستان به صلح و آرامش برسد. همه دانشجویان افغانستان آرزو داریم که کشورمان به صلح، رفاه و آرامش برسد ما آمدیم با هزار مشکل درس بخوانیم تا کشورمان را آباد کنیم. این چه سرنوشت شومی است که بر ما وارد شد. داعش یا طالبان چطور به خودشان اجازه میدهند وارد یک محیط دانشگاهی شوند و محصلانش را بکشند.
افغانستان آرامش میخواهد
محمد ظاهر رضایی استاد دانشگاه کابل است. او در آن روز تلخ در دانشگاه نبود اما از زبان دانشجویانش شنیده که چگونه دانشکده حقوق غرق در خون میشود: ٢٣ هزار دانشجو در این دانشگاه تحصیل میکنند. این دانشگاه یکی از بزرگترین و بهترین دانشگاههای افغانستان است یک چیزی شبیه دانشگاه تهران شما. تدریس دانشجویان در این دانشگاه سه زمان مختلف در روز دارد. زمان یک و دو مخصوص دانشجویانی است که کار نمیکنند و فراغت دارند میتوانند در هر ساعتی کلاس بردارند. این دانشجویان از صبح تا ساعت ٤ بعدازظهر در کلاس درس حاضر میشوند. زمان سوم دانشگاه که از ساعت ٥ تا ٨ شب است مخصوص دانشجویان شاغل است. این اتفاق در ظهر سهشنبه افتاد و متأسفانه جوانهای کم سن و سال این دانشگاه شهید شدند. این دانشجویان عاشق این هستند که درس بخوانند تا کشور را آباد کنند شما ببینید سهشنبه این اتفاق افتاد. دانشجویان چهارشنبه سرکلاس درس بودند. برخی از استادان به دانشگاه نیامدند دانشجویان پیگیر استادان شدند. آنها هم گفتند به خاطر حمله روز قبل نیامدند اما دانشجویان خواستند که آنها کلاسها را برقرار کنند. دانشجویان به استادان گفتند باید درس بخوانیم، جنگ نمیتواند جلوی پیشرفت ما را بگیرد، طالبان و داعش میخواهند ما سر کلاس نرویم آنها میخواهند ما را بترسانند، دختران این کشور نیز همه مشتاق یادگیری هستند.
او با اشاره به اینکه کشور سالیان سال است درگیر جنگ شده میگوید: هر روز که از خواب بیدار میشویم میفهمیم که حمله انتحاری شده، کسی گروگانگیری کرده یا انفجاری صورت گرفته است این اتفاقات برای مردم کشورم دیگر عادی شده همین یک هفته پیش بود که یک حمله انتحاری به دو اتوبوس دانشآموزان سال دوازدهمی شده بود اما صدای کشته شدههای دانشآموز شنیده نشد. این کشته شدنهای هر روز، دردآور است این انفجارهای هر روز برای مردم دیگر عادی شده است. این چه صلحی است؟ این کشور آرامش میخواهد.
ممنون همسایه
حمله داعش به دانشگاه کابل حادثه تلخ و غمانگیزی بود که مثل یک آوار، بر سر مردمی که سالهاست خواب صلح را میبینند فرو ریخت. تلخی این ماجرا به حدی بود که دل کاربران شبکههای اجتماعی را هم به درد آورد تا آنها هشتگ «جان پدر کجاستی» «دانشگاه کابل»، «ایران غم شریک افغانستان» را به راه اندازند. در حقیقت کاربران ایرانی برای برادران و خواهران افغانستانی خود نوشتند. برخیها به مردم افغانستان تسلیت گفتند و بسیاری هم آرزوی آرامش و صلح برای این مردم داشتند. عدهای هم با هشتگ جان پدر کجاستی در فضای مجازی نوشتند. یکی نوشت: «قلبم با این سه کلمه آتش گرفت. جان پدر کجاستی.» یکی دیگر نوشت: «در قلب کابل زیبا دانشگاه را به رگبار ظلم سرخپوش کردهاند و چه جوانانی اسماعیل میبینی چه جوانانی!» دیگری نوشت: «به قربان این چهره زیبایت، به قربان این کلام شیرینت و لعنت به طالبان.» برخیها هم جنگ و داعش را نفرین کردند: «تصاویر کشتار در دانشگاه کابل خیلی دردناکه. این چه تلاشی برای صلحه. لعنت به داعش.»در این میان توئیت وزیر ارتباطات بود که حسابی بین کاربران فضای مجازی دست به دست میشد.
محمدجواد آذری جهرمی وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات ایران در حساب کاربری خودش نوشت: خدا امید هیچ کسی رو ناامید نکنه. ۱۴۲ بار تماس و دست آخر پیامکی که جان پدر کجاستی؟ قلب هر انسانی از شنیدن و دیدن این اتفاق ناگوار میگیره. لعنت به ترور و تروریسم، لعنت به جهالت.» عدهای هم این شعر الیاس علوی شاعر افغانستانی را به اشتراک گذاشتند: کاکا از چاه که آب میکشی، چای که دم میکنی، مزه خون نمیدهد؟» البته کاربران افغانستانی هم در جواب این همدردیها گفتند: «ممنون همسایه.»
در کنار همه اینها، دانشجویان دانشگاههای مختلف در ایران از جمله دانشگاه علامه طبابایی، دانشگاه بینالمللی امام خمینی(ره)، شیراز، اصفهان، گیلان و علوم پزشکی مشهد و برخی دیگر از دانشگاهها علاوه بر صدور بیانیه در محکومیت این حمله تروریستی، با روشن کردن شمع یاد دانشجویان کابل را گرامی داشتند. همچنین جمعی از دانشجویان دانشگاههای مشهد هم پنجشنبه شب با حضور در مقابل سرکنسولگری افغانستان در این شهر و روشن کردن شمع با بازماندگان حادثه تروریستی دانشگاه کابل ابراز همدردی کردند.
کابل از چه گریان کردهای؟
حمیده امینی فرد/ «کابل» از چه نشستهای، وقتی برای غصه نیست. صورت شرمگین دشمنانت را به فراموشی سپار، نسیم عشق از غرب سرزمینهای همجوارت، ترانه همدلی میخواند.... کافی است تا رد گوشهایت را به صدای شعر فارسی از پشت «کوه بابا» بسپاری تا «هریرود» آوای آپه (خواهر) آشنایت را از تهران پیش چشمهایت نوازش کند. نگاه کن، این آزادی است، «برج آزادی»! همان «آزادی» که سالها برایش جان دادی تا «یک روز» که حالا همان «یک روز» است از لابهلای زخمهای استعماریات، سرود ملی «دا وطن افغانستان دی داعزت دهرافغان دی» را با افتخار فریاد بزنی.... همسایهات «ایران»، اندوه تلخ این روزهای جوانانت را دیده است، خیابانهایش را، نمادهای سربلندیاش را، نه! کوچه کوچههایش را فرش راه تو ای «خانه صلح»، ای «خانه غیرت» کرده است تا دوباره آفتاب تابانت بر آسمان کبودت رخ بیفکند. کابل از چه گریان کردهای؟ (گریه میکنی) از دردی که ناجوانیها (نامردیها) بر وجودت انداخته، سرت را بالا بگیر ای پلنگ برفی دلیر، ای لاله چالاک.... کوههای پامیر، استقامت را از تو به عاریه گرفتهاند، تو ای «بام جهان» آغوشت را به روی شانههای «البرز» باز کن، زخمهای تنت برای او غریبه نیست... اشکهایت را از پس هیرمند به جان تشنه «جهیل سیستان» روانه کن، شکوههایت را ز اهرمن پیش پای «اسطورهها» بریز، آن زمان که از بوی خاک «زابل» و «سمنگان»ات، مست شعر پارسی شدهایم..... ای قندهار شیرین زبان، طعم تلخ «جان پدر کجاستی»ات را از کام گس این روزهای ما بردار... جهان شادیات را دوباره برپا کن، ربابات (ساز ملی افغانستان) را از نو کوک کن و بر تن رنجیده ما، آهنگ از «راه دور ماه تابان آمده» را بنواز.....به گزارش «ایران»، شهرداری تهران در روزهایی که کابل در غم از دست دادن دانشجویانش در پی یک حمله تروریستی به ماتم نشسته بود، در یک اقدام قابل تحسین، بنرها و بیلبوردهایی را به نقطه عطف این ماجرای تلخ یعنی پیام دردناک یک پدر به دخترش با عنوان «جان پدر کجاستی» اختصاص داد... این اقدام با واکنش مثبت بسیاری از شهروندان در داخل و خارج کشور روبهرو شد و یک همدردی مشترک از ملت ایران را به نمایش گذاشت. جالب اینکه بیشتر مخاطبان این بیلبوردها، جوانان افغانستانی بودند که با نوشتن جملاتی همچون «ممنون همسایه» در شبکههای اجتماعی از ابراز همدردی مردم کشورمان با مردم افغانستان و خانوادههای شهدای حادثه تروریستی دانشگاه کابل قدردانی کرده بودند.
همچنین همزمان با سومین روز شهادت دانشجویان دانشگاه کابل، شامگاه پنجشنبه ویدئو مپینگ برج آزادی تهران با موضوع حادثه تروریستی دانشگاه کابل و اعلام همبستگی با مردم افغانستان اجرا شد. در این مراسم عبدالغفور لیوال سفیر افغانستان در ایران هم حضور داشت.
توسکستان هفت روز در آتش
کابوس آتش روی سر سرخدارها و جنگلهای هیرکانی
زهرا کشوری
خبرنگار
آتشسوزی از هفت روز پیش به جان جنگلهای توسکستان افتاد و بخشی از درختان قدیمی آن را طعمه حریق کرد. پس از آن آتش روی تن خشک و برگهای زرد و نارنجی طبیعت سوار شد تا بلوط سوزی از زاگرس به جنگلهای هیرکانی برسد. در میان آتشی که سر ایستادن ندارد برخی رسانهها از آتش سوزی یک گورستان قدیمی خبر دادند و آژیر قرمز را برای درختان در حال انقراض سرخدار به صدا در آوردند اما ابوطالب قزلسفلو مدیرکل منابع طبیعی گلستان در گفتوگو با «ایران» آتشسوزی سرخدارها را در حریق پاییزی گلستان رد میکند. او میگوید: «ما در گلستان در دو نقطه سرخدار داریم؛ یکی در ارتفاعات زیارت است و یکی هم در علیآباد کتول. یکی از این دو زیستگاه ۱۸ کیلومتر با آتش فاصله دارد و دیگری هم ۳۵ کیلومتر.» سرخدار یکی از مهم ترین گونههای جنگلی هیرکانی است که زیستگاه بسیار محدودی در جهان دارد. سرخدار از گونههای نادر، ذخیرهگاهی و ممنوع القطع است و بر اساس مطالعات فسیلشناسی بیش از ۱۹۰ میلیون سال قدمت دارد. استان گلستان از معدود ذخیرهگاههای ارزشمند سرخدار جهان به شمار میرود. وجود این گونه درختی از جمله دلایلی بود که جنگلهای هیرکانی ایران در فهرست جهانی یونسکو قرار گرفت. با وجود حرفهای قزلسفلو، ایرنا مینویسد: این آتش سوزی تنها به پرونده جهانی جنگلهای هیرکانی دستبرد نزد و دو هکتار گورستان قدیمی و گبری در محدوده چکلدوک را هم سوزاند. در گزارش ایرنا آمده است: «محوطه این قبرستان مملو از درختان بلوط، بارانک، ازدار و درختچههای ولیک و ازگیل وحشی کندس بوده که با گسترش دامنه آتش، بخش زیادی از آن از بین رفته است. گمانهزنیها این قبرستان را برای گبریها (پیروان آناهیتا) و ساکنان روستاهای اطراف میداند. این سکونتگاهها به مرور زمان از بین رفته و در حال حاضر اثری از آن باقی نمانده است. چاههای متعدد حفر شده در محوطه این قبرستان با قدمت تخمینی پیش از اسلام گویای فعالیت حفاران غیرمجاز میراث فرهنگی برای به سرقت بردن نشانههای تاریخی به جای مانده در آن است. علاوه بر این محوطه، آتش در حال پیشروی به سمت رودخانه دهنه گرمابدشت است که به نظر میرسد با توجه به روان آب زیاد این رودخانه، پیشروی آتش از این محدوده متوقف خواهد شد.» قزلسفلو در واکنش به این خبر از وجود گورستان قدیمی اظهار بی اطلاعی میکند و میگوید: «جمعیت انسانی در آنجا ساکن نیست.» او درباره وضعیت آتشسوزی در منطقه توسکستان میگوید: «آتش در قسمت شرقی توسکستان مهار شده اما همچنان در قسمت غربی ادامه دارد.» او علت آتشسوزی را عامل انسانی میداند و احتمال میدهد عدم رعایت ایمنی جنگل توسط شکارچیها آتش را به جان جنگلهای هیرکانی انداخته باشد. به گفته قزلسفلو در حال حاضر ۱۶۰ نیرو در منطقه حضور دارند. آتش سوزی جنگلهای هیرکانی تلفات انسانی هم داشت و مظاهر تازیکی یکی از همیاران محیط زیست که داوطلبانه برای کمک به عملیات خاموش کردن آتش در منطقه اعزام شده بود پس از سقوط تنه بزرگ درخت مصدوم شد و برای درمان به مراکز درمانی انتقال یافت. در هفت روز گذشته گروههای مردمی، جنگلبانان و نیروهای هلالاحمر هم در منطقه حضور دارند. در مسیر تلاش برای خاموش کردن آتش، چند گروه امدادی و بسیج مردمی با پیمودن مسیر سخت گذر، نیز در حال اعزام به منطقه آتش گرفته جنگل توسکستان هستند. دو بالگرد نیز برای اطفای حریق به منطقه آمدهاند اما خشک بودن طبیعت، گرمای بالا و صعبالعبور بودن منطقه اجازه نمیدهد تا آنها آتش را متوقف کنند. قزلسفلو میگوید: «یکی از بالگردها وظیفه انتقال نیروها به مناطق صعب العبور را دارد و بالگرد دیگری علمیات اطفای حریق را انجام میدهد.» او درختان درگیر در آتش سوزی را گونههای پهن برگ اعلام میکند و میگوید: «آتش سوزی بیشتر کفسوز است و برگهای خشک کف جنگل را درگیر کرده است نه درختان را.» البته او در توضیحات تکمیلی از آتش سوزی درختان بلوط خبر میدهد و میگوید: «آتش به بلوطها بیشتر از توسکاها آسیب زد.» قزلسفلو میگوید: «این آتشسوزی اگر در مناطقی که گونههای سوزنی برگ استقرار دارد اتفاق میافتاد تمام درختان را میسوزاند اما گونههای پهن برگ کمتر آسیب میبینند.» جنگلهای گلستان سالهاست پاییز داغی دارند و با روند گرمایشی و افزایش هر ساله دما بخشی از زیباترین جنگلهای پاییزی کشور از دست میرود. در سالهای پیش پیشنهاد تربیت یگان حفاظت سواره نظام برای عبور از مناطق کوهستانی و اطفای حریق جنگلهای گلستان داده شد اما این پیشنهاد هرگز جدی گرفته نشد. همچنین تلاشهای رسانهای و کارشناسی برای ایجاد پایگاه اطفای حریق در جنگلهای شمال تاکنون بی نتیجه مانده است. دود این تلاشهای بی سرانجام به چشم جنگلهای کشور میرود. طبیعت گلستان نیز در هالهای از دود هر سال شکنندهتر از سال پیش میشود.
خبرنگار
آتشسوزی از هفت روز پیش به جان جنگلهای توسکستان افتاد و بخشی از درختان قدیمی آن را طعمه حریق کرد. پس از آن آتش روی تن خشک و برگهای زرد و نارنجی طبیعت سوار شد تا بلوط سوزی از زاگرس به جنگلهای هیرکانی برسد. در میان آتشی که سر ایستادن ندارد برخی رسانهها از آتش سوزی یک گورستان قدیمی خبر دادند و آژیر قرمز را برای درختان در حال انقراض سرخدار به صدا در آوردند اما ابوطالب قزلسفلو مدیرکل منابع طبیعی گلستان در گفتوگو با «ایران» آتشسوزی سرخدارها را در حریق پاییزی گلستان رد میکند. او میگوید: «ما در گلستان در دو نقطه سرخدار داریم؛ یکی در ارتفاعات زیارت است و یکی هم در علیآباد کتول. یکی از این دو زیستگاه ۱۸ کیلومتر با آتش فاصله دارد و دیگری هم ۳۵ کیلومتر.» سرخدار یکی از مهم ترین گونههای جنگلی هیرکانی است که زیستگاه بسیار محدودی در جهان دارد. سرخدار از گونههای نادر، ذخیرهگاهی و ممنوع القطع است و بر اساس مطالعات فسیلشناسی بیش از ۱۹۰ میلیون سال قدمت دارد. استان گلستان از معدود ذخیرهگاههای ارزشمند سرخدار جهان به شمار میرود. وجود این گونه درختی از جمله دلایلی بود که جنگلهای هیرکانی ایران در فهرست جهانی یونسکو قرار گرفت. با وجود حرفهای قزلسفلو، ایرنا مینویسد: این آتش سوزی تنها به پرونده جهانی جنگلهای هیرکانی دستبرد نزد و دو هکتار گورستان قدیمی و گبری در محدوده چکلدوک را هم سوزاند. در گزارش ایرنا آمده است: «محوطه این قبرستان مملو از درختان بلوط، بارانک، ازدار و درختچههای ولیک و ازگیل وحشی کندس بوده که با گسترش دامنه آتش، بخش زیادی از آن از بین رفته است. گمانهزنیها این قبرستان را برای گبریها (پیروان آناهیتا) و ساکنان روستاهای اطراف میداند. این سکونتگاهها به مرور زمان از بین رفته و در حال حاضر اثری از آن باقی نمانده است. چاههای متعدد حفر شده در محوطه این قبرستان با قدمت تخمینی پیش از اسلام گویای فعالیت حفاران غیرمجاز میراث فرهنگی برای به سرقت بردن نشانههای تاریخی به جای مانده در آن است. علاوه بر این محوطه، آتش در حال پیشروی به سمت رودخانه دهنه گرمابدشت است که به نظر میرسد با توجه به روان آب زیاد این رودخانه، پیشروی آتش از این محدوده متوقف خواهد شد.» قزلسفلو در واکنش به این خبر از وجود گورستان قدیمی اظهار بی اطلاعی میکند و میگوید: «جمعیت انسانی در آنجا ساکن نیست.» او درباره وضعیت آتشسوزی در منطقه توسکستان میگوید: «آتش در قسمت شرقی توسکستان مهار شده اما همچنان در قسمت غربی ادامه دارد.» او علت آتشسوزی را عامل انسانی میداند و احتمال میدهد عدم رعایت ایمنی جنگل توسط شکارچیها آتش را به جان جنگلهای هیرکانی انداخته باشد. به گفته قزلسفلو در حال حاضر ۱۶۰ نیرو در منطقه حضور دارند. آتش سوزی جنگلهای هیرکانی تلفات انسانی هم داشت و مظاهر تازیکی یکی از همیاران محیط زیست که داوطلبانه برای کمک به عملیات خاموش کردن آتش در منطقه اعزام شده بود پس از سقوط تنه بزرگ درخت مصدوم شد و برای درمان به مراکز درمانی انتقال یافت. در هفت روز گذشته گروههای مردمی، جنگلبانان و نیروهای هلالاحمر هم در منطقه حضور دارند. در مسیر تلاش برای خاموش کردن آتش، چند گروه امدادی و بسیج مردمی با پیمودن مسیر سخت گذر، نیز در حال اعزام به منطقه آتش گرفته جنگل توسکستان هستند. دو بالگرد نیز برای اطفای حریق به منطقه آمدهاند اما خشک بودن طبیعت، گرمای بالا و صعبالعبور بودن منطقه اجازه نمیدهد تا آنها آتش را متوقف کنند. قزلسفلو میگوید: «یکی از بالگردها وظیفه انتقال نیروها به مناطق صعب العبور را دارد و بالگرد دیگری علمیات اطفای حریق را انجام میدهد.» او درختان درگیر در آتش سوزی را گونههای پهن برگ اعلام میکند و میگوید: «آتش سوزی بیشتر کفسوز است و برگهای خشک کف جنگل را درگیر کرده است نه درختان را.» البته او در توضیحات تکمیلی از آتش سوزی درختان بلوط خبر میدهد و میگوید: «آتش به بلوطها بیشتر از توسکاها آسیب زد.» قزلسفلو میگوید: «این آتشسوزی اگر در مناطقی که گونههای سوزنی برگ استقرار دارد اتفاق میافتاد تمام درختان را میسوزاند اما گونههای پهن برگ کمتر آسیب میبینند.» جنگلهای گلستان سالهاست پاییز داغی دارند و با روند گرمایشی و افزایش هر ساله دما بخشی از زیباترین جنگلهای پاییزی کشور از دست میرود. در سالهای پیش پیشنهاد تربیت یگان حفاظت سواره نظام برای عبور از مناطق کوهستانی و اطفای حریق جنگلهای گلستان داده شد اما این پیشنهاد هرگز جدی گرفته نشد. همچنین تلاشهای رسانهای و کارشناسی برای ایجاد پایگاه اطفای حریق در جنگلهای شمال تاکنون بی نتیجه مانده است. دود این تلاشهای بی سرانجام به چشم جنگلهای کشور میرود. طبیعت گلستان نیز در هالهای از دود هر سال شکنندهتر از سال پیش میشود.
تجربه متفاوت دانشجویان در اوج همهگیری کووید 19
دو ترم با استاد کرونا
ترانه بنی یعقوب
گزارش نویس
اصلاً فکرش را میکردید مدرسهها یک سال تمام بسته شوند؟ اصلاً به ذهنتان خطور میکرد روزی یک دانشجوی تربیت بدنی مجبور باشد کلاس والیبال را آنلاین تمرین کند یا دانشجوی شیمی به جای کار در آزمایشگاه مجبور باشد همه چیز را تئوری حفظ کند و از روی ویدیوی استاد، درسش را یاد بگیرد؟ البته همه میدانیم که این فقط یک بخش ماجراست و کرونا خیلی چیزها را عوض کرده اما در این گزارش فقط میخواهیم بنشینیم پای حرفهای دانشجویانی که اساساً در دوران شیوع این ویروس درس و مشق و دانشگاه را جور دیگری تجربه میکنند، جوری که تا قبل از این خوابش را هم نمیدیدند.
مریم که حالا دانشجوی علوم سیاسی است، پیش از این هر شب رؤیای دانشگاه میدید اما تا پذیرفته شد سر و کله کرونا هم پیدا شد: «از شانس بد من ورودی بهمن ماه بودم و همین که دانشگاه قبول شدم، این ویروس هم از راه رسید. خیلی زود همه جا تعطیل شد و اصلاً نفهمیدم دانشگاه چی هست؟ نتوانستم محیطش را درک کنم. بعد خیلی زود همه چیز آنلاین شد. فکر نمیکنم کسی مثل من برای نابودی این ویروس دعا کرده باشد. من حتی نتوانستم با همکلاسیهایم دوست شوم. آخر ارتباط مجازی که ارتباط نیست؛ هر روز با خودم فکر میکنم نکند من کل چهار سال دوره تحصیلم را همینطور سپری کنم و هیچ چیز از دانشگاه نفهمم.»
سمیه دانشجوی تربیت بدنی هم به شکل کاملاً متفاوتی دانشگاه را تجربه میکند؛ آنقدر که با کلافگی و عصبانیت زیاد دربارهاش حرف میزند: «واقعاً درس خواندن در این شرایط سخت است. برای درسهای عملی مثل والیبال، استاد برایمان کلیپ میفرستد و ما باید از روی این ویدیوها حرکات را یاد بگیریم و انجام بدهیم و دوباره برایشان بفرستیم. بدتر اینکه گاهی بهجای ویدیو، جزوه میفرستند و انتظار دارند از روی جزوه کارهای عملی انجام بدهیم. مسلماً این نحوه آموزش کیفیت آموزش حضوری را ندارد و برای ما ناراحت کننده است.»
سمیه ترم ششم دانشگاه آزاد در رشته تربیت بدنی است و اصلاً فکرش را هم نمیکرد برای آموزش از راه دور در رشته تربیت بدنی مجبور باشد ترمی سه میلیون و پانصد هزار تومان شهریه بدهد: «قبلاً با این مبلغ مشکلی نداشتم چون میگفتم هزینههای سالن و استخر را میدهم اما الان واقعاً برای چند تا ویدیو و جزوه این شهریه خیلی بالاست. آیا نباید با همه تغییراتی که رخ داده یک فکری هم برای شهریههای حضوری و آنلاین میکردند؟»
اینها تنها مشکلات او در این روزهای عجیب و غریب نیست. او حتی در واحدهای تئوری هم همین مشکلات را دارد: «در دروس تئوری هم همین قدر یادگیری سخت است چون خیلی از درسهای ما با دروس پزشکی مشترک است و ما توقع نداریم در این شرایط دانشگاه برایمان کلاس تشریح برگزار کند، اما دستکم انتظار داریم استاد را ببینیم و رفع اشکال کنیم. با چند تا جزوه که نمیتوان از پس این واحدهای سخت برآمد.»
حمیده هم از این نوع آموزش در رشته تربیت بدنی ابراز نارضایتی میکند: «بیست واحد ترم قبل من، غیر حضوری بود. چهار درس عملیام یعنی هشت واحد از مجموع بیست واحدم هم آنلاین بود و فقط تحقیق و وویس خواستند. چهارده واحد تئوری هم آنلاین بود و از واتساپ استفاده میکردیم چون هیچ وقت سایت کار نمیکرد. بیست واحدمان این طوری گذشت. این ترم هم همین است.»
سارا. ن دانشجوی ترم چهارم شیمی دانشگاه شهید بهشتی است. او هم این طور گلایه میکند: «چهار ترم اول را حضوری رفتم اما بعد از کرونا همه چیز مجازی شد. رشته من واقعاً طوری است که 80 درصد کارهایش عملی است. بخش تئوریاش خیلی نیاز به حضور در دانشگاه ندارد و بستگی به شخص دارد. هرچند در دروس تئوری هم فن بیان استاد خیلی در یادگیری تأثیر دارد ولی تا حد زیادی قابل حل است اما یادگیری در بخشهای عملی در چنین شرایطی واقعاً دشوار است. اوایل شیوع کرونا آزمایشگاههای عملی کامل تعطیل بود، یعنی واحدهای آزمایشگاه کاملاً روی هوا بود و استادها هم میگفتند برای ادامه کار دستوری نگرفتهاند و ماهم نمیدانستیم باید چه کار کنیم تا اینکه همان موقع برای درسهای آزمایشگاه به ما نمره دادند، اما از ترم بعد اعلام کردند که دانشگاه اصلاً اجبار نمیکند که حضور داشته باشید؛ استادان در آزمایشگاه کار عملی را انجام میدهند و از کارشان فیلم میگیرند و برای بچهها ارسال میکنند. ما باید فیلم را میدیدیم و طبق آن گزارش کار مینوشتیم.»
سارا از این شیوه تدریس واقعاً گلایه مند است چون میگوید این رشته را فقط به خاطر علاقهمندیاش به کارهای عملی انتخاب کرده و اصلاً نمیتواند با این شیوه آموزش ارتباط برقرار کند: «من و چند نفر از همکلاسیهایم پیشنهاد دادیم که با رعایت کامل پروتکلهای بهداشتی در کلاس درس حضور پیدا کنیم. این مربوط به ترم قبل بود، اول قبول کردند، اما خیلی اهمیت نمیدادند؛ استاد نمیآمد یا دیر میآمد یا میگفت خانوادهام شرایط سختی دارند نمیتوانم بیایم. فقط یکی دو جلسه این طوری رفتم. اما از این ترم اصلاً امکان اختیاری بودن کلاس ها را برداشتند و اعلام کردند نباید دانشگاه بیایید. فقط ویدیوها را ببینید و برای ما گزارش کار بنویسید. راستش من همه ذوقم این بود که کارهای عملیام در دانشگاه انجام شود. آخر شیمی و آموزش مجازی؟»
علی دانشجوی معماری از این وضعیت چندان هم ناراضی نیست و میگوید فکر میکند نسبت به همه آدمهای دور و برش شرایط متفاوتتری را تجربه میکند: «بالاخره همه درس و دانشگاه را که نباید مثل هم بگذرانند، مهم این است که چند سال بعد میتوانم به بچههایم بگویم من وسط یک همهگیری درس خواندم و چیزهایی را به چشم دیدم که شما خوابش را هم نمیبینید. تازه یک جورهایی ما درس خواندنمان هم با بقیه فرق دارد و جدیتر است.»
پگاه دانشجوی مهندسی معماری دانشگاه آزاد اما نظرات متفاوتی دارد: «مجازی درس خواندن یک خوبیهایی هم دارد و درعین حال معایبی. اول ازحسنهایش میگویم؛ از آن جهت که توی خانه هستم و تمرکز بالاتری دارم و کارهایم را درست انجام میدهم. وقتم آزادتر است و زمان زیادی را توی ترافیک نمیگذرانم. یعنی مفیدترین نکته کلاسهای مجازی صرفهجویی در زمان است. اما عیبهایی هم دارد ازجمله اینکه من چون پنج ترم حضوری دانشگاه رفتهام و این مدل درس خواندن را تجربه نکرده بودم دوست دارم در محیط و جو دانشگاه باشم. این طوری حس بهتر و گرم تری دارد. اما آموزش آنلاین این طوری نیست و از همکلاسیهایت دوری و یک جو سردی در کلاس ها حاکم است و مشارکت بین بچهها کم است.
سر کلاس آنلاین بیشتر اطلاعات مثل جزوهها و... توی گروههای واتساپی و تلگرامی بین بچهها به اشتراک گذاشته میشود. اگر این گروهها را نداشته باشی اطلاعات را هم نداری یا اگر در کلاسی هستی که کسی را نمیشناسی اصلاً به این گروهها اضافهات نمیکنند. اما اگر حضوری باشد سریع تو را در گروهها اضافه میکنند و راحت ارتباط برقرار میکنی. در کلاس های آنلاین مدام توضیحات استاد قطع میشود بعد به استاد میگویی این طور شد، میگوید مشکل از سیستم خودتان است.
زمانی هم که خودمان میکروفن را روشن میکنیم که نکتهای را به استاد توضیح دهیم ممکن است میکروفن قطع شود یا صدا قطع و وصل شود که باز میگویند مشکل خودتان است. حالا برای رشتههایی که واحدهایشان تئوری است این مشکلات کمتر است. من یک بخشی از واحدهایم عملی است و باید مرحله به مرحله پروژهای را که در طول ترم انجام میدهم با عکس و ماکت برای استاد بفرستم و عموماً درعکسها خیلی چیزها مشخص نیست و خیلی از اشکالات رفع نمیشود.»
حالا دیگر همه سر کلاس کرونا نشستهایم و نمیتوانیم درسهای استاد را نادیده بگیریم وگرنه اجازه نمیدهد به این زودیها پا به مدرسه و دانشگاه بگذاریم که هیچ، میکروفنها را قطع و شبکهها را هم مختل میکند.
براساس مصوبه ستاد هماهنگی اقتصادی دولت همه دستگاهها برای آرامش بازار تلاش میکنند
ترخیص میلیونها تن کالاهای اساسی از گمرکات کشور آغاز شد
گروه اقتصادی- افزایش نوسان قیمت کالاها و گاه انتشار اخباری مبنی بر کمبود برخی کالاها مانند روغن، درحالی که میلیونها تن کالا در گمرکات انباشته شده است، بررسی و ارائه طرحی فوری برای حل این مشکل را سبب شد.
در هفتههای گذشته گزارشهای رسمی حاکی از رشد قیمت برخی از اقلام اساسی مانند برنج، روغن، نهادههای دام و طیور و دشواری تولیدکنندگان برای تأمین مواد اولیه تولید داشت. در همین راستا، مسئولان گمرک ایران نیز از احتمال فساد برنج دپو شده دراماکن گمرکی خبر دادند.
پیش از این معاون فنی و امور گمرکی گمرک ایران در گفتوگو با «ایران» گفته بود: هم اکنون 3.5 میلیون تن کالای اساسی درگمرکات و یک میلیون تن کالای اساسی هم روی کشتیها وجود دارد. 4 میلیون تن کالای غیراساسی غیرکانتینری نیز در گمرکات وجود دارد که 80 درصد آن را نهادهها و مواد اولیه مورد نیاز تولید تشکیل میدهد. به گفته وی، در بخش کالاهای کانتینری نیز حدود 100 هزار TEU کانتینر در گمرکات وجود دارد که 30 هزار کانتینر مربوط به مواد اولیه تولید و کالاهای اساسی است. برهمین اساس، درجلسه فوقالعاده ستاد هماهنگی اقتصادی دولت درعصر سهشنبه ششم آبان ماه، برای حل مشکل رسوب میلیونها تن کالای مورد نیاز در گمرکات که به صورت عمده به دلیل عدم تخصیص و تأمین ارز رخ داده است، تصمیم گیری شد. حسن روحانی رئیس جمهور نیز روز یکشنبه در یکصد وهفتاد و هشتمین جلسه ستاد هماهنگی اقتصادی دولت، تأکید کرد که هرگونه کُندی یا ناهماهنگی در این خصوص به هیچ وجه قابل پذیرش نیست.
واردات با ارز اشخاص مجاز شد
به دنبال برنامه دولت برای رفع موانع ترخیص کالاهای وارداتی مورد نیاز، در روز 15 آبان ماه، معاون اقتصادی رئیس تصمیمات ارزی و تجاری ستاد هماهنگی اقتصادی تکالیف اعضای کابینه، واردکنندگان و صادرکنندگان در موضوع تهاتر و مکانیزمهای واردات در مقابل صادرات را ابلاغ کرد.
محمد نهاوندیان در نامهای به وزرای صنعت، اقتصاد، نفت، امور خارجه، کشاورزی، بهداشت و رئیس کل بانک مرکزی، جزئیات تصمیمات ارزی ستاد هماهنگی اقتصادی دولت را که به تأیید رئیس جمهوری رسیده است ابلاغ کرد. دراین ابلاغیه 14 بندی، ضمن مکلف شدن وزارت صمت به مدیریت ثبت سفارش بر اساس اولویتبندی کالایی روشهای تأمین ارز مورد نیاز واردات از جمله ارز حاصل از صادرات مشخص شده است.
بر این اساس کالاهای اساسی و کالاهای ضروری مورد نیاز واحدهای تولیدی با تشخیص و اعلام وزارت صمت (دارای قبض انبار تا ۱۰ آبانماه ۹۹)، بدون الزام به کد رهگیری بانک ترخیص میشود. بانک مرکزی نیز باید نسبت به تأمین ارز ترجیحی کالاهای اساسی فاقد اسناد مالکیت، با اولویت اعلامی وزارت صمت اقدام کند؛ بانک مرکزی همچنین باید نسبت به صدور اعلامیه تأمین ارز برای کالاهای اساسی اعتباری با تعهد 3 ماهه (جهت تأمین ارز ترجیحی) اقدام کند.
همچنین کالاهای اساسی و کالاهای ضروری مورد نیاز واحدهای تولیدی با تشخیص و اعلام وزارت صمت (دارای قبض انبار تا 10 آبانماه 99)، بدون الزام به کد رهگیری بانک مرکزی، از گمرکات ترخیص شوند و از تاریخ 10 آبانماه 99 به بعد واردکنندگان بتوانند از رویههای بانکی (ارز نیما)؛ واردات در مقابل صادرات (خود و غیر) برای پروانههای صادراتی سال 98 به بعد؛ ارز اشخاص، از طریق سامانه جامع تجارت (کنترل توسط صمت و بانک مرکزی) استفاده کنند.
نهاوندیان در این نامه نوشته است: گمرک ایران نسبت به ترخیص درصدی کالاهای اساسی و نهادههای تولید (ردیف تعرفه و اولویت توسط صمت اعلام میشود) تا سقف 90 درصد که در صف تخصیص یا تأمین ارز بانکی باشند اقدام کند؛ چنانچه ردیف تعرفه مندرج در ثبت سفارش کالا با استنباط گمرک تغییر کند، مشروط براین که شرح تجاری کالا تغییر نکند و ردیف تعرفه استنباطی گمرک، جزو ردیف تعرفه کالاهای ممنوعه (گروه4) یا اولویت ارزی غیرفعال (گروه 27)، یا ردیف تعرفه کالاهای دارای تولید مشابه داخلی نباشد، درخصوص اقلام گروههای یک و 21،22،23 و 24، نیازی به اصلاح ثبت سفارش وزارت صمت نخواهد بود. ستاد هماهنگی اقتصادی دولت همچنین تکالیفی را برای سایر وزارتخانهها تعیین کرده است. درهمین راستا وزارت نفت مکلف است با همکاری دستگاههای ذیربط نسبت به تدوین مقررات لازم برای تهاتر نفت خام و میعانات گازی با کالاهای اساسی، ضروری و مواد اولیه و تجهیزات مورد نیاز برای تولید اقدام کند. وزارت امور خارجه نیز باید با همکاری بانک مرکزی و سایر دستگاههای مرتبط برای آزادسازی منابع مسدودی ارزی در خارج از کشور به طور جدی تلاش مستمر کند.
ماجرای یک میلیارد دلار کالای اظهارنشده
پس از ابلاغ این مصوبات، در روز پنجشنبه هفته گذشته، بانک مرکزی با اعلام اینکه رویه واردات از محل ارز متقاضی موضوع جدیدی نیست، نسبت به عدم ترخیص بخشی از کالاهای اظهارشده در گمرک انتقاد کرد. اطلاعیهای که درهمان روز با واکنش گمرک مواجه شد و مسئولان این سازمان خواستار ارائه لیست از سوی بانک مرکزی شدند.
در روز 15 آبان، بانک مرکزی اعلام کرد: با توجه به اینکه در روزهای اخیر خبرهایی مبنی بر ایجاد امکان ورود کالا با ارز متقاضی منتشر شده، در این زمینه لازم به توضیح است که رویه واردات کالا از «محل ارز متقاضی» (سپرده ارزی متقاضی) از ابتدای سال ۹۷ وجود داشته و تغییر جدیدی در این فرآیند رخ نداده است.
طبق اعلام بانک مرکزی، از ابتدای امسال تا پایان مهرماه، این بانک نزدیک به ٢٠ میلیارد دلار «کد رهگیری اعلامیه تأمین ارز» صادر کرده که به موجب اطلاعات و آمار، تاکنون حدود یک میلیارد دلار از موارد فوق در گمرک اظهار نشده است. همچنین بیش از ۳۵۰ میلیون دلار نیز با وجود اظهار کالا در گمرک، منجر به ترخیص کالا نشده است، بر این اساس به نظر میرسد صادر نشدن کد رهگیری تأمین ارز، علت اصلی عدم ترخیص کالاها از گمرک نباشد.
به فاصله کوتاهی از انتشار اطلاعیه بانک مرکزی، معاون فنی و امور گمرکی گمرک ایران واکنش نشان داد. مهرداد جمال ارونقی در واکنش به اطلاعیه اخیر بانک مرکزی مبنی بر اینکه «رویه واردات کالا از محل ارز متقاضی از ابتدای سال ۹۷ وجود داشته است»، گفت: براساس بررسیهای انجام شده، گزینه «از محل حساب ارزی واردکننده» یا «ارز اشخاص» بتازگی در سامانه جامع تجارت عملیاتی شده است.
به گفته این مقام مسئول، تفاوت اصلی آن این است که اکنون با توجه به تصمیمات اتخاذ شده توسط ستاد هماهنگی اقتصادی دولت، به گمرک اختیار داده شده تا نسبت به ترخیص این کالاها با توجه به درخواست صاحب کالا، بدون کد رهگیری بانک اقدام کند تا هیچ ایستایی در انجام تشریفات گمرکی یا ترخیص کالاها از گمرک حادث نشود.
وی درباره یک میلیارد دلار کالایی که با وجود کدرهگیری به گمرک اظهار نشده و همچنین 350 میلیون دلاری که پس از اظهار به گمرک ترخیص نشده است، تصریح کرد: درخواست میشود بانک مرکزی نسبت به ارائه فهرست این کالاها به گمرک ایران اقدام کند تا پیگیری شود.
تلاش برای جلوگیری از افزایش نرخ ارز
همواره یکی از نگرانیهای بانک مرکزی از واردات با ارز متقاضی تاثیر آن بر افزایش نرخ ارز است که به دلیل افزایش تقاضا رخ میدهد. درهمین زمینه مدیر کل دفتر امور خدمات بازرگانی وزارت صمت اظهار داشت: برای اینکه واردات با ارز متقاضی اثرات افزایشی روی نرخ ارز نداشته باشد، تعرفههای خاصی روی این موضوع اعمال میشود و مشمول کالاهای اساسی و مواد اولیه خطوط تولید میشوند تا نگرانیها در مورد افزایش تقاضای ارز و تلاطم عرضه و تقاضا به حداقل برسد.
صدیف بیکزاده در گفتوگو با ایلنا اضافه کرد: اگر با سیاستهای جدید نرخ ارز افزایش مییابد با یک فاصله زمانی به کالاها انتقال پیدا خواهد کرد، ولی از آنجا که قرار است این اتفاق مدیریت شده و فقط برای کالاهای اساسی و مواد اولیه رخ دهد، دامنهاش در حدی نخواهد بود که قیمت کالا را تحت تأثیر قرار دهد. وی در مورد سیاستهای ارزی جدید و واردات با ارز متقاضی اظهار کرد: هراندازه که روشهای تأمین کالا را تنوع دهیم، تأثیر تحریم روی تأمین کالا کاهش مییابد. استفاده ارز متقاضی به معنای تنوع بخشیدن به روشهای تأمین کالا از منابع مختلف است که قطعاً فرآیند ترخیص و تأمین کالا را بهبود خواهد بخشید. بیکزاده در مورد روند ثبت سفارش کالاهای اساسی گفت: میزان ثبت سفارش کالاهای اساسی طبق روال طبیعی پیش میرود و حتی ثبت سفارش این کالاها نسبت به گذشته سرعت گرفته است، به طوری که سرعت ثبت سفارس 2.5 برابر شده است و اگر مجوز ثبت سفارشی قبلاً 20 روز طول میکشید اکنون در یک هفته انجام میشود.
نساجی تنها تیم برنده روز نخست هفته اول لیگ برتر بیستم
پرسپولیس «کامیاب» نشد
گروه ورزش/ هفته نخست بیستمین لیگ برتر فوتبال ایران، دیروز با انجام 4 مسابقه آغاز شد تا با اینکه تماشاگران بهدلیل شیوع کرونا نمیتوانند در ورزشگاهها حضور پیدا کنند ولی هیجان مثبتی در خانههای آنها بهوجود بیاید. در یکی از مهمترین بازیهای هفته نخست، سایپا و پرسپولیس از ساعت 16:30 در ورزشگاه شهید دستگردی تهران به مصاف هم رفتند. در این مسابقه که دراگان اسکوچیچ بههمراه وحید هاشمیان از نزدیک تماشاگر آن بودند، نارنجی پوشان سایپا میتوانستند خیلی زود به گل برسند و پاس در عرض مجید علیاری به محمد حسین کنعانیزادگان برخورد کرد و توپ به شکل عجیبی به کرنر رفت. در ۱۵ دقیقه نخست این دیدار، بازی نسبتاً پایاپایی را شاهد بودیم اما در برخی از دقایق، این شاگردان گلمحمدی بودند که عملکرد بهتری در ایجاد موقعیت گل داشتند. در دقیقه ٩ و روی یک پاس در عمق، مهدی عبدی با اکبر منادی تک به تک شد و میتوانست دروازه سایپا را باز کند اما ضربه او با دخالت محمد حسن اکبرمنادی دروازهبان سایپا راهی اوت شد. دقیقه 30 هم تعلل حامد لک نزدیک بود دروازه پرسپولیس را با خطر مواجه کند اما تکل مجید علیاری راه بهجایی نبرد و مهاجم سایپا نتوانست به توپ برسد. در ادامه مسابقه دو تیم باز هم فرصتهایی داشتند که از دست رفت. یکی از این موقعیتها دقیقه 2+45 برای عبدی به وجود آمد ولی ضربه او به تیر عمودی دروازه سایپا برخورد کرد تا نیمه اول با تساوی بدون گل به پایان برسد. البته در لحظات آخر نیمه اول حسین ماهینی و علیاری دچار مصدومیت شدند تا ابراهیم صادقی مجبور به 2 تغییر اجباری در تیم خود شود. در نیمه دوم پرسپولیس به حملات خود ادامه داد تا راهی به سوی دروازه سایپا پیدا کند. دقیقه 66 پاس وحید امیری با شوت روی پای تماشایی کامیابینیا همراه شد ولی ضربه او با اختلاف کمی از روی دروازه سایپا به بیرون رفت. در ادامه یحیی اولین تعویض خود را انجام داد و آرمان رمضانی را بهجای عبدی به میدان فرستاد. دقیقه 75 هم ضربه سر کنعانی زادگان را دروازه بان سایپا دفع کرد. در این دقیقه 2 تعویض دیگر هم برای پرسپولیس انجام شد و یحیی گلمحمدی، میلاد سرلک را به جای احمد نورالهی و امید عالیشاه را به جای سعید آقایی به میدان فرستاد. دقیقه 80 کمال کامیابی نیا که در نیمه اول کارت گرفته بود، با خطایی که انجام داد کارت زرد دوم را از حسن اکرمی داور مسابقه گرفت و اخراج شد تا پرسپولیس 10 نفره کار خود را دنبال کند. دقیقه 82 سایپا توسط امیرعلی صادقی ضد حمله زد ولی حامد لک اجازه باز شدن دروازهاش را نداد. با این حال پرسپولیسیها پا پس نکشیدند و دقیقه 86 شوت از راه دور سرلک را اکبر منادی با واکنشی خوب دفع کرد. در هر حال تلاش قرمزها برای گلزنی ثمری نداشت تا بازی با تساوی بدون گل به پایان برسد.
پیروزی نساجی، توقف فولاد و تراکتور
در دیگر بازیهای دیروز، دیدار تیمهای ذوبآهن و فولاد در ورزشگاه فولادشهر با تساوی 2-2 به پایان رسید. در این مسابقه موسی کولیبالی(10) برای فولاد گلزنی کرد تا اولین گل لیگ بیستم توسط این بازیکن اهل مالی بهثمر رسانده باشد اما در ادامه این شاگردان رحمان رضایی بودند که دست به کامبک زدند و دارکو بیدوف (76 و 79) 2 بار برای ذوبآهن گلزنی کرد ولی این پایان کار نبود و ساسان انصاری (6+90 پنالتی) برای فولاد گل زد تا تیم جواد نکونام بازنده نشود. در ورزشگاه امام خمینی(ره) اراک، آلومینیوم شکست سختی را متحمل شد و بازی را 3-0 به میهمان خود نساجی واگذار کرد. در این مسابقه سعید بیگی (44) نساجی را پیش انداخت و در ادامه شاهین توکلی بازیکن آلومینیوم (49)اخراج شد تا اولین اخراجی لیگ لقب بگیرد و کار تیم رسول خطیبی سخت شود. در ادامه هم حامد شیری (53) و میلاد کمندانی (92) برای نساجی گلهای دوم و سوم را زدند تا تیم وحید فاضلی کار خود را با یک برد شیرین آغاز کند. در ورزشگاه یادگار امام(ره) تبریز هم بازی تراکتور و نفت مسجدسلیمان با تساوی بدون گل به پایان رسید تا تیم علیرضا منصوریان هم کار خود را بدون برد آغاز کند.
ساکن ژانویه کاخ سفید
علی ربیعی
دستیار ارتباطات اجتماعی رئیسجمهوری و سخنگوی دولت
در لحظه نگارش این سطور که هنوز نتیجه انتخابات امریکا قطعی نشده، میتوان صرفنظر از آنکه چه کسی ریاستجمهوری امریکا را برعهده خواهد گرفت - هرچند روندشناسی نشان از سقوط رئیسجمهور نفرتپراکن دارد- یکبار دیگر سرچشمه آن سیاستهای اصولی را مرور کرد که هفته گذشته مقام معظم رهبری و رئیس جمهوری هر دو بر آن تأکید کردند.
مقام معظم رهبری اشاره کردند که هرکسی رئیس جمهور امریکا شود، تأثیری بر سیاستهای ما نمیگذارد. آقای روحانی نیز بر همان سیاق یادآوری کرد که برای ما مهم نیست چه کسی در امریکا انتخاب میشود ولی شیوهای که امریکا در پیش میگیرد مهم است.
این اظهارات به معنای بیتوجهی به تفاوتهای بالقوه در رفتارهایی نیست که ممکن است رؤسای جمهور مختلف امریکا در پیش بگیرند بلکه صحه گذاشتن بر اصول هدایتکنندهای است که سیاست خارجی ما در سالهای گذشته بویژه بعد از روی کار آمدن دولت یازدهم به پیش برده است.
در طول سالهایی که دولت ترامپ با خودخواهی شخصی با ذات جنگافروزانه و نفرتپراکنی و کنار هم قرار گرفتن ضدبشریترین گروه در کاخ سفید، در لجاجت با دولت پیشین امریکا و به تحریک شماری از کشورهای منطقه خروج از برجام و اعمال تحریمهای یکجانبه و غیرقانونی بر ملت ما را برگزید، راهحل ما برای خاتمه دادن به این قانونشکنی بینظیر ساده بود: بازگشت به برجام و تن دادن به تعهدهایی که نه دولت اوباما بلکه دولت امریکا به منزله یک موجودیت حقوقی و پایدار به جامعه جهانی سپرده بود.
همه بر آن واقف بودیم که کرنش در برابر زورگویی ترامپ نه تنها موجب عقبنشینی وی نخواهد شد بلکه منافع درازمدت ملت ایران نیز مورد مخاطره قرار میگرفت و این را هم میدانستیم که چنین سیاستی، سنت شومی را پایه خواهد گذاشت که شاید تا دهههای بعد نیز اقتصاد و معیشت ایرانیان را به گروگان تحریم در هر بزنگاه و هر بهانهای میگرفت و به تعبیری خواستههای نامشروع ترامپ، نقطه پایانی نداشت و ایران را به جامعهای تحقیر شده و شکننده تبدیل میکرد.
از نظر ما فلسفه وجودی برجام، از گرو خارج کردن اقتصاد ملی کشور از بازیهای سیاسی و بحرانهای جعلی آن بود تا راه توسعه درونی کشور به فراز و فرود روابط خارجی مشروط نماند. به این ترتیب، یکی از کارکردهای برجام ضد حمله به استراتژیهای امریکایی - صهیونیستی و برخی از جنگافروزان منطقهای بود که توسعه و بزرگ شدن ایران را برنمیتافتند. در حقیقت به خدمت گرفتن تعامل سازنده خارجی، به نحوی هم جلوگیری از سیاستهای جنگافروزانه امریکا و پیامآور صلح منطقهای بود و هم زمینهای برای استفاده از فرصتهای جهانی برای توسعه اقتصادی در داخل کشورمان با تکیه بر تواناییهای داخلی نیز بود. در اینجا باید به یاد بیاوریم که این فلسفه ترجمه و بیان عملی از توصیه مقام معظم رهبری بود که در تبیین اقتصاد مقاومتی تعبیر اقتصاد درونزا و بروننگر را بازآفرینی کردند.
به نظرم، همانگونه که برجام در ذات خود محافظت از توسعه ملی کشور و زمینهساز بروز توانمندیهای داخلی در اقتصاد جهانی بود، همچنین از بعد خارجی مقاومت در برابر قلدری و زورگویی و یکجانبهگرایی امریکا علیه ملت ایران هم بود؛ روندی که اهداف گروهی از تندروهای امریکایی و صهیونیستها و بدخواهان منطقهای ایران مبنی بر کوچک و ضعیف کردن ایران و بیمحتوا کردن جمهوریت و اسلامیت را خنثی میکرد.
ما برجام را مستقل از ماهیت حزب دموکرات پذیرفتیم اما این امریکا بود که با یک چرخش حزبی، سعی کرد جنگ علیه برجام را به جنگ علیه معیشت، سلامت و رفاه ایران گره بزند. ساکن ژانویه کاخ سفید، میتواند با تغییر سیاست، اقدام به ساختارشکنی علیه آن بافت و ساختی کند که ترامپ همزمان با جنگ با برجام، جنگ با معیشت و رفاه ایرانیان هم به وجود آورد. امروز اما فشار حداکثری به پایان راه خود رسیده، برخلاف تصور ترامپ، ایران نه تنها فرو نپاشید بلکه با مقاومت، اقتصادی بدون نفت را نیز تجربه کرد. سیاستهای منطقهای موفق همانند نقشی که امروز در قفقاز ایفا میکند و نیز همچنان لنگرگاه امنیت منطقه باقی مانده است. لذا هر دولتی در امریکا بر سر کار باشد، به اعتراف مقامات دولت ترامپ، تحریمی برای وضع کردن و بدتر کردن اوضاع ندارد.
ایران همانگونه که نشان داده بر سیاست اصولی خود در دفاع از امنیت توأم با معیشت مردم، - بهرغم همه سختیها برای ملت و دولت - و نیز حیثیت و بزرگی ملت ایران پای فشرد و همچنان بر آن اصل و پیمان خواهد ایستاد.
امریکا میتواند با احترام به اراده تمدنی در حق برخورداری همزمان از رفاه، سلامت و امنیت ایرانیان، به خط مشی عاقلانه بازگشته و از سیاستهای ضد مردمی و جنگافروزانه امروز کاخ سفید فاصله بگیرد. این مسیر به نفع صلح و امنیت جهانی و مردم منطقه نیز خواهد بود.
دستیار ارتباطات اجتماعی رئیسجمهوری و سخنگوی دولت
در لحظه نگارش این سطور که هنوز نتیجه انتخابات امریکا قطعی نشده، میتوان صرفنظر از آنکه چه کسی ریاستجمهوری امریکا را برعهده خواهد گرفت - هرچند روندشناسی نشان از سقوط رئیسجمهور نفرتپراکن دارد- یکبار دیگر سرچشمه آن سیاستهای اصولی را مرور کرد که هفته گذشته مقام معظم رهبری و رئیس جمهوری هر دو بر آن تأکید کردند.
مقام معظم رهبری اشاره کردند که هرکسی رئیس جمهور امریکا شود، تأثیری بر سیاستهای ما نمیگذارد. آقای روحانی نیز بر همان سیاق یادآوری کرد که برای ما مهم نیست چه کسی در امریکا انتخاب میشود ولی شیوهای که امریکا در پیش میگیرد مهم است.
این اظهارات به معنای بیتوجهی به تفاوتهای بالقوه در رفتارهایی نیست که ممکن است رؤسای جمهور مختلف امریکا در پیش بگیرند بلکه صحه گذاشتن بر اصول هدایتکنندهای است که سیاست خارجی ما در سالهای گذشته بویژه بعد از روی کار آمدن دولت یازدهم به پیش برده است.
در طول سالهایی که دولت ترامپ با خودخواهی شخصی با ذات جنگافروزانه و نفرتپراکنی و کنار هم قرار گرفتن ضدبشریترین گروه در کاخ سفید، در لجاجت با دولت پیشین امریکا و به تحریک شماری از کشورهای منطقه خروج از برجام و اعمال تحریمهای یکجانبه و غیرقانونی بر ملت ما را برگزید، راهحل ما برای خاتمه دادن به این قانونشکنی بینظیر ساده بود: بازگشت به برجام و تن دادن به تعهدهایی که نه دولت اوباما بلکه دولت امریکا به منزله یک موجودیت حقوقی و پایدار به جامعه جهانی سپرده بود.
همه بر آن واقف بودیم که کرنش در برابر زورگویی ترامپ نه تنها موجب عقبنشینی وی نخواهد شد بلکه منافع درازمدت ملت ایران نیز مورد مخاطره قرار میگرفت و این را هم میدانستیم که چنین سیاستی، سنت شومی را پایه خواهد گذاشت که شاید تا دهههای بعد نیز اقتصاد و معیشت ایرانیان را به گروگان تحریم در هر بزنگاه و هر بهانهای میگرفت و به تعبیری خواستههای نامشروع ترامپ، نقطه پایانی نداشت و ایران را به جامعهای تحقیر شده و شکننده تبدیل میکرد.
از نظر ما فلسفه وجودی برجام، از گرو خارج کردن اقتصاد ملی کشور از بازیهای سیاسی و بحرانهای جعلی آن بود تا راه توسعه درونی کشور به فراز و فرود روابط خارجی مشروط نماند. به این ترتیب، یکی از کارکردهای برجام ضد حمله به استراتژیهای امریکایی - صهیونیستی و برخی از جنگافروزان منطقهای بود که توسعه و بزرگ شدن ایران را برنمیتافتند. در حقیقت به خدمت گرفتن تعامل سازنده خارجی، به نحوی هم جلوگیری از سیاستهای جنگافروزانه امریکا و پیامآور صلح منطقهای بود و هم زمینهای برای استفاده از فرصتهای جهانی برای توسعه اقتصادی در داخل کشورمان با تکیه بر تواناییهای داخلی نیز بود. در اینجا باید به یاد بیاوریم که این فلسفه ترجمه و بیان عملی از توصیه مقام معظم رهبری بود که در تبیین اقتصاد مقاومتی تعبیر اقتصاد درونزا و بروننگر را بازآفرینی کردند.
به نظرم، همانگونه که برجام در ذات خود محافظت از توسعه ملی کشور و زمینهساز بروز توانمندیهای داخلی در اقتصاد جهانی بود، همچنین از بعد خارجی مقاومت در برابر قلدری و زورگویی و یکجانبهگرایی امریکا علیه ملت ایران هم بود؛ روندی که اهداف گروهی از تندروهای امریکایی و صهیونیستها و بدخواهان منطقهای ایران مبنی بر کوچک و ضعیف کردن ایران و بیمحتوا کردن جمهوریت و اسلامیت را خنثی میکرد.
ما برجام را مستقل از ماهیت حزب دموکرات پذیرفتیم اما این امریکا بود که با یک چرخش حزبی، سعی کرد جنگ علیه برجام را به جنگ علیه معیشت، سلامت و رفاه ایران گره بزند. ساکن ژانویه کاخ سفید، میتواند با تغییر سیاست، اقدام به ساختارشکنی علیه آن بافت و ساختی کند که ترامپ همزمان با جنگ با برجام، جنگ با معیشت و رفاه ایرانیان هم به وجود آورد. امروز اما فشار حداکثری به پایان راه خود رسیده، برخلاف تصور ترامپ، ایران نه تنها فرو نپاشید بلکه با مقاومت، اقتصادی بدون نفت را نیز تجربه کرد. سیاستهای منطقهای موفق همانند نقشی که امروز در قفقاز ایفا میکند و نیز همچنان لنگرگاه امنیت منطقه باقی مانده است. لذا هر دولتی در امریکا بر سر کار باشد، به اعتراف مقامات دولت ترامپ، تحریمی برای وضع کردن و بدتر کردن اوضاع ندارد.
ایران همانگونه که نشان داده بر سیاست اصولی خود در دفاع از امنیت توأم با معیشت مردم، - بهرغم همه سختیها برای ملت و دولت - و نیز حیثیت و بزرگی ملت ایران پای فشرد و همچنان بر آن اصل و پیمان خواهد ایستاد.
امریکا میتواند با احترام به اراده تمدنی در حق برخورداری همزمان از رفاه، سلامت و امنیت ایرانیان، به خط مشی عاقلانه بازگشته و از سیاستهای ضد مردمی و جنگافروزانه امروز کاخ سفید فاصله بگیرد. این مسیر به نفع صلح و امنیت جهانی و مردم منطقه نیز خواهد بود.
عاقبت ترامپیسم در دوران پساترامپ
مجید تفرشی
کارشناس مسائل بین الملل
با وجود جنجالهای فرسایشی کنونی بر سر شمارش آرا و انتخاب برنده انتخابات ریاست جمهوری امریکا، به نظر میرسد که بخت جو بایدن دموکرات برای ورود به کاخ سفید، به مراتب بیشتر از دونالد ترامپ، رئیس جمهوری کنونی است. با این همه به نظر نمیرسد که حتی با خروج احتمالی ترامپ از ریاست جمهوری، فرهنگ و آموزههای ترامپیسم با سپهر سیاسی و اجتماعی امریکا و جهان وداع کند. در جریان مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری امریکا، سوای روش و منش حامیان داخلی او، شاهد حمایتهای گروههای تندرویی از ترامپ بودیم که در ادعا شاید خود را پایبند موازین و اصول میخواندند، ولی در عمل پا به پای ترامپ در اخلاقستیزی به هر وسیلهای در جهت حفظ یا کسب قدرت پیش رفتند. در بین گروهها و اقشار ایرانی حامی ترامپ در خارج و داخل کشور، از جناحهای مختلف بعضاً دشمن، دستکم یک فصل مشترک و ویژگی یکسان وجود دارد: عزم رسیدن به هدف، تغییر ساختار کنونی حکومت در ایران و کسب قدرت به هر بهایی، با کمک هر کسی در هر کجای جهان و بیتوجه به عواقب و هزینههای فاجعه بار ملی و راهبردی این روش. از این رو عجیب نیست که گروههای ساختارشکن و ایرانستیز ایرانینما در خارج در حمایت بی دریغ از ترامپ با برخی دوستان، هواداران و مشاوران محمود احمدینژاد همرأی و همگام شدند.
نباید خیلی خوشبین بود که با شکست قطعی ترامپ و تثبیت نهایی پیروزی بایدن، ترامپیسم نیز به سرعت و سادگی از سپهر سیاسی امریکا و جهان غایب شود. این واقعیت که با وجود عقب ماندن در این انتخابات، تعداد آرای ترامپ در مجموع بیشتر از دوره قبل بوده، نشانگر دامنه و عمق حضور ترامپیسم است. البته که مشارکت بسیار بالای امریکاییها در این دوره از انتخابات میتواند دلیل اصلی این افزایش آرا، برای هر دو سو باشد، ولی این واقعیت، از اهمیت تعداد غیرقابل انکار حامیان ترامپ کم نمیکند. ترامپ نه تنها در امریکا، که در اروپا، کانادا، استرالیا و دیگر نقاط جهان همگرایانی دارد که بعضاً و فعلاً به صورت بالقوه، حتی از خود او هم خطرناکترند.
مسأله دیگر، تلاش هوشمندانه و هدفمند ترامپ و همکاران او طی چهار سال اخیر برای یارگیری و چینش همفکران خود در سطوح مختلف قوه قضائیه امریکا از قضات شهرستان و ایالت گرفته تا دادستانهای عالی کل کشور است. هیچ رئیس جمهوری در یک سده اخیر در امریکا در دور نخست ریاست جمهوری خود؛ اینگونه موازنه قضایی در کشور را به سود خود و آرای خود تغییر نداده است. این چینش تدریجی آنقدر وسیع و عمیق است که دستکم یک نسل طول خواهد کشید تا عرصه قضایی امریکا از ترامپگرایی و دیدگاه راست افراطی رهایی یابد. این مسائل البته سوای شهوت سیریناپذیر ترامپ برای حفظ قدرت به هر قیمتی و حتی بازگشت مجدد به قدرت در آینده، حتی در صورت مجبور شدن ترک کاخ سفید در 20 ژانویه 2021 است. در روزهای اخیر حامیان و سخنگویان ترامپ به صراحت عنوان کردهاند که به فرض شکست و قبول شکست، او از هم اکنون آماده است تا برای شرکت در مبارزات انتخاباتی 2024 خود را آماده و نامزد کند. مواجهه و مقابله با ترامپیسم، فقط با مقابله سیاسی و مشارکت انتخاباتی به دست نمیآید. انحطاط فکری ترامپ و ترامپیسم در میان جوامع مختلف شرقی و غربی وجود دارد و منحصر به امریکا نیست. تلاش برای زوال انحطاط ترامپیسم نیازمند کار فرهنگی، فکری و اجتماعی مستمر و بهره بردن از تاریخ، درس تجربه و سیلی روزگار است. نباید بگذاریم انحطاط ترامپیسم از یاد نسلهای کنونی و بعدی برود.
کارشناس مسائل بین الملل
با وجود جنجالهای فرسایشی کنونی بر سر شمارش آرا و انتخاب برنده انتخابات ریاست جمهوری امریکا، به نظر میرسد که بخت جو بایدن دموکرات برای ورود به کاخ سفید، به مراتب بیشتر از دونالد ترامپ، رئیس جمهوری کنونی است. با این همه به نظر نمیرسد که حتی با خروج احتمالی ترامپ از ریاست جمهوری، فرهنگ و آموزههای ترامپیسم با سپهر سیاسی و اجتماعی امریکا و جهان وداع کند. در جریان مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری امریکا، سوای روش و منش حامیان داخلی او، شاهد حمایتهای گروههای تندرویی از ترامپ بودیم که در ادعا شاید خود را پایبند موازین و اصول میخواندند، ولی در عمل پا به پای ترامپ در اخلاقستیزی به هر وسیلهای در جهت حفظ یا کسب قدرت پیش رفتند. در بین گروهها و اقشار ایرانی حامی ترامپ در خارج و داخل کشور، از جناحهای مختلف بعضاً دشمن، دستکم یک فصل مشترک و ویژگی یکسان وجود دارد: عزم رسیدن به هدف، تغییر ساختار کنونی حکومت در ایران و کسب قدرت به هر بهایی، با کمک هر کسی در هر کجای جهان و بیتوجه به عواقب و هزینههای فاجعه بار ملی و راهبردی این روش. از این رو عجیب نیست که گروههای ساختارشکن و ایرانستیز ایرانینما در خارج در حمایت بی دریغ از ترامپ با برخی دوستان، هواداران و مشاوران محمود احمدینژاد همرأی و همگام شدند.
نباید خیلی خوشبین بود که با شکست قطعی ترامپ و تثبیت نهایی پیروزی بایدن، ترامپیسم نیز به سرعت و سادگی از سپهر سیاسی امریکا و جهان غایب شود. این واقعیت که با وجود عقب ماندن در این انتخابات، تعداد آرای ترامپ در مجموع بیشتر از دوره قبل بوده، نشانگر دامنه و عمق حضور ترامپیسم است. البته که مشارکت بسیار بالای امریکاییها در این دوره از انتخابات میتواند دلیل اصلی این افزایش آرا، برای هر دو سو باشد، ولی این واقعیت، از اهمیت تعداد غیرقابل انکار حامیان ترامپ کم نمیکند. ترامپ نه تنها در امریکا، که در اروپا، کانادا، استرالیا و دیگر نقاط جهان همگرایانی دارد که بعضاً و فعلاً به صورت بالقوه، حتی از خود او هم خطرناکترند.
مسأله دیگر، تلاش هوشمندانه و هدفمند ترامپ و همکاران او طی چهار سال اخیر برای یارگیری و چینش همفکران خود در سطوح مختلف قوه قضائیه امریکا از قضات شهرستان و ایالت گرفته تا دادستانهای عالی کل کشور است. هیچ رئیس جمهوری در یک سده اخیر در امریکا در دور نخست ریاست جمهوری خود؛ اینگونه موازنه قضایی در کشور را به سود خود و آرای خود تغییر نداده است. این چینش تدریجی آنقدر وسیع و عمیق است که دستکم یک نسل طول خواهد کشید تا عرصه قضایی امریکا از ترامپگرایی و دیدگاه راست افراطی رهایی یابد. این مسائل البته سوای شهوت سیریناپذیر ترامپ برای حفظ قدرت به هر قیمتی و حتی بازگشت مجدد به قدرت در آینده، حتی در صورت مجبور شدن ترک کاخ سفید در 20 ژانویه 2021 است. در روزهای اخیر حامیان و سخنگویان ترامپ به صراحت عنوان کردهاند که به فرض شکست و قبول شکست، او از هم اکنون آماده است تا برای شرکت در مبارزات انتخاباتی 2024 خود را آماده و نامزد کند. مواجهه و مقابله با ترامپیسم، فقط با مقابله سیاسی و مشارکت انتخاباتی به دست نمیآید. انحطاط فکری ترامپ و ترامپیسم در میان جوامع مختلف شرقی و غربی وجود دارد و منحصر به امریکا نیست. تلاش برای زوال انحطاط ترامپیسم نیازمند کار فرهنگی، فکری و اجتماعی مستمر و بهره بردن از تاریخ، درس تجربه و سیلی روزگار است. نباید بگذاریم انحطاط ترامپیسم از یاد نسلهای کنونی و بعدی برود.
سلام ایران
هر روز با شما در اینجا خواهیم بود، صدای شما، حرف شما و پیشنهاد شما را می شنویم و می خوانیم و بازگو می کنیم. با ما همراه باشید، بگویید و بنویسید
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
نظــــــر مـــردم
همسان سازی حقوق بازنشستگان/ آقای خسروی منش: بازنشسته تأمین اجتماعی هستم و حدود 26 سال و نیم سابقه دارم. حقوق امسال بنده بعد از گذشت حدود 15 سال از بازنشستگی به دو میلیون و چهارصد و پنجاه هزار تومان رسیده. آیا همسان سازی حقوق بازنشستگان در مورد بنده رعایت شده است؟
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
نظــــــر مـــردم
همسان سازی حقوق بازنشستگان/ آقای خسروی منش: بازنشسته تأمین اجتماعی هستم و حدود 26 سال و نیم سابقه دارم. حقوق امسال بنده بعد از گذشت حدود 15 سال از بازنشستگی به دو میلیون و چهارصد و پنجاه هزار تومان رسیده. آیا همسان سازی حقوق بازنشستگان در مورد بنده رعایت شده است؟
اعتراضات و اتهامات پساانتخاباتی در امریکا شدت گرفت
نوامبر داغ
ترامپ رفتنی شد
زهره صفاری/ رقابت فشرده دو نامزد ریاست جمهوری امریکا که با مشارکت بیسابقه ۱۲۰ سال اخیر بیش از 160 میلیون امریکایی رقم خورد، گرچه در ایالتهای کلیدی بسیار نزدیک دنبال میشود اما پیشتازی «جو بایدن» در آرای الکترال بر رقیبش «دونالد ترامپ»، شرایط دو کاندیدا را نیز مانند امریکا به دوقطبی محسوسی بدل کرده است.
به گزارش «فایننشال تایمز»، به نظر میرسد در این شرایط پرنوسان و پراسترس که به باور کارشناسان میتواند آغازی برای بحرانی پیشبینی نشده در امریکا باشد، «جو بایدن» تنها با برد در یکی از ایالات جورجیا، پنسیلوانیا، کارولینای شمالی و نوادا میتواند به کاخ سفید راه یابد و راه سادهتری نسبت به رقیب پیشرو دارد. شاید همین شرایط سبب شده است که او هوادارانش را دعوت به صبر کند: «شک ندارم رئیس جمهوری چهل و ششم امریکا هستم. از همه شما میخواهم آرام باشید و اجازه دهید فرآیند انتخابات درست پیش رود. دموکراسی گاهی خدشهدار میشود و برای بهبود آن کمی صبر لازم است. اما این صبر پس از بیش از 240 سال روزهای خوبی را پیشرویمان قرار میدهد.»
در برابر این آرامش ظاهری آبیها، اما نتایج شمارش آرا چندان به مذاق ترامپ و اطرافیانش خوش نیامده است. نخستین واکنش جنجالی رئیس جمهوری امریکا به پیشتازی رقیب در سخنرانیاش پنجشنبه در کاخ سفید نمایان شد؛ جایی که «دونالد ترامپ» بار دیگر بر شایعه تقلب در انتخابات دامن زد و گفت: «اگر آرای قانونی شمرده شود، من پیروز انتخابات هستم. اما اگر آرای دیرهنگام شمرده شود آنها میتوانند انتخابات را از ما بدزدند.» اما پخش زنده این سخنرانی به دلیل رکورد اتهام زنیها و ادعاهای کذب ترامپ از سوی برخی رسانههای تصویری معتبر امریکا مانند «ایبیسی» و «انبیسی» قطع شد و دست آخر نیز ترامپ حاضر به پاسخ دادن به سؤالی درباره سند اظهاراتش نشد. اما به باور کارشناسان این دروغپراکنیها آغازی بر بحران امریکا به دست ترامپ است. چراکه در حالی که به نوشته «الجزیره»، شبکه خبری کاخ سفید نیز ادعای وجود آرای غیرقانونی را رد کرده اما پسران ترامپ در توئیتهایی به حمایت پدرشان برآمدند و بر تقلب در انتخابات تأکید و سکوت جمهوریخواهان را محکوم کردند و خود او نیز در سریال توئیتهایی اظهارات بیاساسش را در سخنرانی کوتاه کاخ سفید تکرار کرد که این واکنشها از سوی توئیتر حذف شد. به نوشته «ایبیسی نیوز»، پس از این تلاشهای ناموفق، تیم وکلای ترامپ همانطور که او پیشتر نیز وعده پیگیری قانونی داده بود، کار خود را آغاز کردند و با ارائه دادخواستی به دادگاه جورجیا و میشیگان با ادعای عدم شفافیت در شمارش آرای این دو ایالت و مداخله دموکراتها در کار ناظران جمهوریخواه خواهان توقف شمارش آرا شدند اما این دادخواست به فوریت از سوی قضات دو ایالت رد شد.
ناآرامیهای فضای مجازی و حقیقی
در این روزهای پس از انتخابات سریعترین کمپین مخرب هواداران ترامپ به نام «دزدی را متوقف کنید» در شبکه فیسبوک با سرعت عملی بالا در کمتر از 22 ساعت 320 هزار کاربر جذب کرد و عبارات «بایدن آرا را دزدیده است» و «این بیعدالتی است» بالای 2 هزار بار دیده شد. این شرایط سبب شد مقامات فیس بوک مجبور به مداخله و بستن این صفحه شوند.
اما این گمانهزنیهای دروغین آرامش شهرهای امریکا را بویژه در ایالات کلیدی برهم زده است، طوری که همزمان با تظاهرات مسالمتآمیز در فیلادلفیا برای حمایت از شمارش همه آرا، پلیس منطقه در حال بررسی ابعاد حمله به محل شمارش آرا در مرکز همایشهای پنسیلوانیا است. این شرایط اما مسئولان برگزاری انتخابات در ایالتهای باقیمانده را نگران کرده است. «جو گلوریا» رئیس حوزه انتخابی کلارک کانتی نوادا گفت: «حضور معترضان خشمگین پشت درها ما را نگران جانمان کرده است. اما نیروهای امنیتی را افزایش دادیم و همچنان به وظیفه مان برای شمردن آرا عمل خواهیم کرد.»
در همین حال شماری از مخالفان و هواداران ترامپ در سیاتل و مینهسوتا و پورتلند با بستن مسیرها تظاهرات کردند که با مداخله پلیس بسیاری دستگیر شدند. به گزارش «گاردین»، شمارش آرا در پنسیلوانیا در حالی در دو روز گذشته ادامه داشت که شمار زیادی از هواداران ترامپ با تظاهرات در اطراف محل شمارش آرا با پخش موسیقی و شعارهایی با صدای بلند سعی در ایجاد اختلال در کار حوزه انتخاباتی داشتند. در میان این نا آرامیها، حمایت شماری از جمهوریخواهان مانند سناتور تدکروز و لیندسی گراهام اوضاع را متشنجتر کرده و حتی به نوشته «آکسیوس»، در حالی که بسیاری از همحزبیهایشان مانند «کریس کریستی» مشاور ترامپ اظهارات رئیس جمهوری درباره تقلب در انتخابات را بیاساس خواند اما آنها مدعی شدهاند اگر ترامپ برنده انتخابات نشود ممکن است نتایج را نپذیرند.
این شرایط سبب شده است که سرویس امنیتی امریکا با اعزام نیروهای ویژه به ایالت دلاور و استقرار در اطراف خانه «جو بایدن» در صورت پیروزی او برای حفظ جانش آماده باشند.
واکنشهای جهان به رقابت 2020
پس از اعلام پیروزیهای چندباره دونالد ترامپ یک روز پس از انتخابات، تبریک نخستوزیر اسلوونی به رئیس جمهوری امریکا، اتحادیه اروپا را به واکنش واداشت. در حالی که چندین نماینده اقدام دونالد ترامپ را غیردموکراتیک و غیرموجه خواندند، از کشورهای عضو خواستند در زمین او بازی نکنند و به آرا احترام بگذارند. به گزارش «ایرنا»، «جوزپ بورل»، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز گفت: «ما در انتظار اعلام نتایج هستیم. اتحادیه اروپا همچنان آماده است تا به ایجاد یک مشارکت قوی در دو سوی اقیانوس اطلس، بر اساس ارزشها و تاریخ مشترک ادامه دهد.»
به گزارش «یورو نیوز»، «استفن سایبرت»، سخنگوی آنگلا مرکل صدراعظم آلمان در برابر سؤالی درباره اعلام پیروزی ترامپ گفت: «شهروندان امریکا رأی دادهاند و هنوز نتیجه را نمیدانیم. دولت آلمان نتایج را از نزدیک دنبال میکند اما به سنتهای دموکراتیک و نهادهای قانونی امریکا اعتماد دارد.» «هایکو ماس»، وزیر خارجه آلمان نیز گفت: «امریکا بیش از یک نفر است و شکست خوب برای دموکراسی مهمتر از پیروزی بزرگ است.»
«مارتین سلمیر»، مدیر دفتر پیشین رئیس کمیسیون اروپا و رئیس کنونی نمایندگی اتحادیه در اتریش نیز اعلام کرد: «فارغ از هر نتیجهای باید بدانیم روزهای حساب کردن روی امریکا برای حل و فصل موضوعات اروپا تمام شده است.»
«گرگلی گولیاس»، رئیس دفتر ویکتور اوربان نخستوزیر مجارستان که از حامیان جدی «دونالد ترامپ» است به پیروزی دوباره رئیس جمهور امریکا ابزار خوشبینی کرد. به نوشته «الجزیره»، رسانههای این کشور تنها شبکههای اروپایی هستند که در این روزها اظهارات ترامپ درباره تقلب در انتخابات را پوشش میدهند.
«گابریل اتال»، سخنگوی دولت فرانسه نیز در موضعی منفعل گفت: «شمارش آرا ادامه دارد و بدیهی است رئیس جمهوری فرانسه با هر یک از نامزدهای منتخب همکاری میکند.» وزیر خارجه بریتانیا نیز با انتشار دو پیام توئیتری نوشت: «باید صبور بود. ما به روند کنترل و توازن سیستم ایالات متحده برای رسیدن به نتیجه اعتماد داریم و روابط بریتانیا با حضور هر یک از نامزدها محکمتر ادامه مییابد.»
در این میان «منفرد وبر»، رئیس محافظه کار فراکسیون حزب مردم اروپا با هشدار به دوقطبی شدن امریکا گفت: «قطببندی عمیق امریکا هشداری برای اروپا است. ما باید اختلافات را در میان کشورها از بین ببریم وگرنه ناتوانی در سازش دموکراسی را به خطر میاندازد.» کرملین نیز اعلام کرد تا اعلام نتایج نهایی انتخابات منتظر میماند.
آخرین خبر
دیشب پس از اینکه برخی منابع امریکایی همچون «دسیژن دسک» در خبری که تا زمان تهیه این گزارش به تأیید نرسیده بود، از پیروزی «بایدن» خبر دادند، ستاد انتخاباتی دونالد ترامپ در بیانیهای تأکید کرد، انتخابات ریاست جمهوری هنوز به پایان نرسیده و نتایج نهایی خبر از پیروزی وی خواهد داد. این بیانیه همچنین عنوان کرد که آرای ایالت جورجیا که 16 رأی الکترال دارد، باید بازشماری شود. این بیانیه پیکان حمله را به سمت کمیته انتخابات پنسیلوانیا نیز گرفت و مدعی تخلفات انتخاباتی گسترده در این ایالت شد و خبر از اقامه دعوی در این خصوص و پیروزی در آن داد و افزود، در ایالت آریزونا نیز فاکس نیوز و آسوشیتدپرس مرتکب اشتباههای غیر مسئولانه شدند و بایدن را پیروز انتخابات در این ایالت معرفی کردند، در حالی که این طور نیست. در پی انتشار این بیانیه، «اندرو باتس» سخنگوی ستاد انتخاباتی جو بایدن پاسخ این اتهامات را داد و گفت: « ما پیشتر نیز گفته بودیم که در این انتخابات مردم هستند که تصمیم میگیرند و ایالات متحده، متجاوزان را تا زمانی که کاخ سفید را ترک کنند، همراهی میکند.»
عاقبت ترامپیسم در دوران پساترامپ
مجید تفرشی
کارشناس مسائل بین الملل
با وجود جنجالهای فرسایشی کنونی بر سر شمارش آرا و انتخاب برنده انتخابات ریاست جمهوری امریکا، به نظر میرسد که بخت جو بایدن دموکرات برای ورود به کاخ سفید، به مراتب بیشتر از دونالد ترامپ، رئیس جمهوری کنونی است. با این همه به نظر نمیرسد که حتی با خروج احتمالی ترامپ از ریاست جمهوری، فرهنگ و آموزههای ترامپیسم با سپهر سیاسی و اجتماعی امریکا و جهان وداع کند. در جریان مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری امریکا، سوای روش و منش حامیان داخلی او، شاهد حمایتهای گروههای تندرویی از ترامپ بودیم که در ادعا شاید خود را پایبند موازین و اصول میخواندند، ولی در عمل پا به پای ترامپ در اخلاقستیزی به هر وسیلهای در جهت حفظ یا کسب قدرت پیش رفتند. در بین گروهها و اقشار ایرانی حامی ترامپ در خارج و داخل کشور، از جناحهای مختلف بعضاً دشمن، دستکم یک فصل مشترک و ویژگی یکسان وجود دارد: عزم رسیدن به هدف، تغییر ساختار کنونی حکومت در ایران و کسب قدرت به هر بهایی، با کمک هر کسی در هر کجای جهان و بیتوجه به عواقب و هزینههای فاجعه بار ملی و راهبردی این روش. از این رو عجیب نیست که گروههای ساختارشکن و ایرانستیز ایرانینما در خارج در حمایت بی دریغ از ترامپ با برخی دوستان، هواداران و مشاوران محمود احمدینژاد همرأی و همگام شدند.
نباید خیلی خوشبین بود که با شکست قطعی ترامپ و تثبیت نهایی پیروزی بایدن، ترامپیسم نیز به سرعت و سادگی از سپهر سیاسی امریکا و جهان غایب شود. این واقعیت که با وجود عقب ماندن در این انتخابات، تعداد آرای ترامپ در مجموع بیشتر از دوره قبل بوده، نشانگر دامنه و عمق حضور ترامپیسم است. البته که مشارکت بسیار بالای امریکاییها در این دوره از انتخابات میتواند دلیل اصلی این افزایش آرا، برای هر دو سو باشد، ولی این واقعیت، از اهمیت تعداد غیرقابل انکار حامیان ترامپ کم نمیکند. ترامپ نه تنها در امریکا، که در اروپا، کانادا، استرالیا و دیگر نقاط جهان همگرایانی دارد که بعضاً و فعلاً به صورت بالقوه، حتی از خود او هم خطرناکترند.
مسأله دیگر، تلاش هوشمندانه و هدفمند ترامپ و همکاران او طی چهار سال اخیر برای یارگیری و چینش همفکران خود در سطوح مختلف قوه قضائیه امریکا از قضات شهرستان و ایالت گرفته تا دادستانهای عالی کل کشور است. هیچ رئیس جمهوری در یک سده اخیر در امریکا در دور نخست ریاست جمهوری خود؛ اینگونه موازنه قضایی در کشور را به سود خود و آرای خود تغییر نداده است. این چینش تدریجی آنقدر وسیع و عمیق است که دستکم یک نسل طول خواهد کشید تا عرصه قضایی امریکا از ترامپگرایی و دیدگاه راست افراطی رهایی یابد. این مسائل البته سوای شهوت سیریناپذیر ترامپ برای حفظ قدرت به هر قیمتی و حتی بازگشت مجدد به قدرت در آینده، حتی در صورت مجبور شدن ترک کاخ سفید در 20 ژانویه 2021 است. در روزهای اخیر حامیان و سخنگویان ترامپ به صراحت عنوان کردهاند که به فرض شکست و قبول شکست، او از هم اکنون آماده است تا برای شرکت در مبارزات انتخاباتی 2024 خود را آماده و نامزد کند. مواجهه و مقابله با ترامپیسم، فقط با مقابله سیاسی و مشارکت انتخاباتی به دست نمیآید. انحطاط فکری ترامپ و ترامپیسم در میان جوامع مختلف شرقی و غربی وجود دارد و منحصر به امریکا نیست. تلاش برای زوال انحطاط ترامپیسم نیازمند کار فرهنگی، فکری و اجتماعی مستمر و بهره بردن از تاریخ، درس تجربه و سیلی روزگار است. نباید بگذاریم انحطاط ترامپیسم از یاد نسلهای کنونی و بعدی برود.
سراب پیگیری حقوقی اتهام تقلب
یوسف مولایی
کارشناس حقوق بینالملل
تعریف دموکراسی با حاکمیت قانون در هم تنیده است. این به آن معنا است که همه اختلافات و تعارضات سیاسی و اجتماعی بر پایه مدلهای رفتاری که قانون تعیین میکند، حل و فصل میگردد. در فقدان حاکمیت قانون تعارضها و اختلافات بر پایه عنصر خشونت و قدرت حل و فصل میشود که این امر به بیثباتی در جامعه دامن میزند.
حاکمیت قانون به این معنی است که قانون فصلالخطاب است و شهروندان و همه بازیگران اجتماعی بهتدریج متقاعد میشوند که تنها راهحل مناسب و کم هزینه برای حضور در زندگی اجتماعی تبعیت از قانون است. آقای ترامپ به لحاظ شخصیتی تمایل دارد که از حداکثر قدرت، توانایی و زور خود برای پیشبرد اهدافش استفاده کند. او قبل از مرحله نهایی انتخابات، در کوران انتخابات درون حزبی خود در صدد القای این ایده بود که اگر پیروز نشود، حتماً تقلب شده است. او از آن زمان این اتهام را پایه رفتار اعتراضی خود برای آینده قرار داده بود. این یعنی قاعده بازی را به هم زدن و نپذیرفتن الزامات دموکراسی که حاکمیت قانون است. اما چون نمیتواند بهطور عریان این ایده را مطرح کند، برای پیشبرد هدف خود به قانون متوسل میشود و مدعی میشود که طرف مقابل قاعده بازی را به هم زده است و او میخواهد با توسل به قانون از دموکراسی حمایت کند. این موضعگیری تا جایی که در مدیریت قانون منطبق باشد، با منطق دموکراسی سازگار است. ولی طرح دعوی و مطرح کردن ادعا به این معنی نیست که مدعی صاحب حق است. دعاوی زیادی در محاکم مطرح میشود که به دلیل ضعف و یا نبود مستندات قاضی آن را نمیپذیرد. ترامپ با انگیزه سیاسی میخواهد از قانون برای انجام حرکات ایذایی استفاده کند. او تا اینجا هم چندین دعوی مبنی بر ممانعات ادامه شمارش آرا در برخی از ایالتها و بازشماری آرا در برخی دیگر مطرح کرده است. اما همه آنها رد شده است. این در شرایطی است که او تیم وکلای برجستهای دارد که قطعاً به او تذکر دادهاند که ادعاهایی از این دست قابل پیشرفت نیست. اما ترامپ نمیخواهد شکست را پذیرفته و راه را برای دموکراسی باز نگه دارد. او در صدد است، پرونده انتخاباتی را تا دیوان عالی پیش ببرد. تصور او این است که چون 6 نفر از 9 قاضی دیوان عالی امریکا گرایشهای جمهوریخواه دارند، این شانس را خواهد داشت که دعاوی حقوقی خود را با استفاده از موقعیت سیاسیاش ببرد. اما به نظر میرسد، وی به ظرفیتهای دموکراسی امریکا و جایگاه نهادهای حقوقی امریکا آشنایی کافی ندارد. زیرا برای طرح دعوی در دیوان عالی کشور نخست باید مراحل قضایی و قانونی نهادهای قضایی ایالتی را طی کند. یعنی در مرحله بدوی در محاکم ایالتی اگر به ضرر او رأی صادر شود، به تجدید نظر مراجعه کند و در تجدید نظر هم اگر رأی نگرفت به محاکم بالاتر که همان دیوان عالی است، مراجعه کند. برای طرح دعوا در مرحله بدوی و محاکم بالا او احتیاج به ادله قانع کنندهای دارد که اثبات کند، واقعاً قانون انتخابات نقض شده است. تاکنون به رغم ادعاهایی که مطرح کرده، دلایل قانع کنندهای ارائه نداده است و بعید است، در محاکم ایالتی بتواند رأیی به نفع خود به دست آورد و به طریق اولی ترامپ دلایل قانع کننده برای مراجعه به دیوان عالی ندارد. زیرا نخست باید در دادگاه بدوی و تجدید نظر به نفع خود رأی کسب کند. سابقهای که در دیوان عالی امریکا در موارد مشابه وجود دارد، بسیار اندک است و مربوط به مواردی است که طرفین رأی مساوی دارند و این نهاد باید بین دو رقیب انتخاب کند. از همین رو به نظر میرسد آقای ترامپ شانس زیادی برای تغییر نتیجه انتخابات نداشته باشد.
به گزارش «فایننشال تایمز»، به نظر میرسد در این شرایط پرنوسان و پراسترس که به باور کارشناسان میتواند آغازی برای بحرانی پیشبینی نشده در امریکا باشد، «جو بایدن» تنها با برد در یکی از ایالات جورجیا، پنسیلوانیا، کارولینای شمالی و نوادا میتواند به کاخ سفید راه یابد و راه سادهتری نسبت به رقیب پیشرو دارد. شاید همین شرایط سبب شده است که او هوادارانش را دعوت به صبر کند: «شک ندارم رئیس جمهوری چهل و ششم امریکا هستم. از همه شما میخواهم آرام باشید و اجازه دهید فرآیند انتخابات درست پیش رود. دموکراسی گاهی خدشهدار میشود و برای بهبود آن کمی صبر لازم است. اما این صبر پس از بیش از 240 سال روزهای خوبی را پیشرویمان قرار میدهد.»
در برابر این آرامش ظاهری آبیها، اما نتایج شمارش آرا چندان به مذاق ترامپ و اطرافیانش خوش نیامده است. نخستین واکنش جنجالی رئیس جمهوری امریکا به پیشتازی رقیب در سخنرانیاش پنجشنبه در کاخ سفید نمایان شد؛ جایی که «دونالد ترامپ» بار دیگر بر شایعه تقلب در انتخابات دامن زد و گفت: «اگر آرای قانونی شمرده شود، من پیروز انتخابات هستم. اما اگر آرای دیرهنگام شمرده شود آنها میتوانند انتخابات را از ما بدزدند.» اما پخش زنده این سخنرانی به دلیل رکورد اتهام زنیها و ادعاهای کذب ترامپ از سوی برخی رسانههای تصویری معتبر امریکا مانند «ایبیسی» و «انبیسی» قطع شد و دست آخر نیز ترامپ حاضر به پاسخ دادن به سؤالی درباره سند اظهاراتش نشد. اما به باور کارشناسان این دروغپراکنیها آغازی بر بحران امریکا به دست ترامپ است. چراکه در حالی که به نوشته «الجزیره»، شبکه خبری کاخ سفید نیز ادعای وجود آرای غیرقانونی را رد کرده اما پسران ترامپ در توئیتهایی به حمایت پدرشان برآمدند و بر تقلب در انتخابات تأکید و سکوت جمهوریخواهان را محکوم کردند و خود او نیز در سریال توئیتهایی اظهارات بیاساسش را در سخنرانی کوتاه کاخ سفید تکرار کرد که این واکنشها از سوی توئیتر حذف شد. به نوشته «ایبیسی نیوز»، پس از این تلاشهای ناموفق، تیم وکلای ترامپ همانطور که او پیشتر نیز وعده پیگیری قانونی داده بود، کار خود را آغاز کردند و با ارائه دادخواستی به دادگاه جورجیا و میشیگان با ادعای عدم شفافیت در شمارش آرای این دو ایالت و مداخله دموکراتها در کار ناظران جمهوریخواه خواهان توقف شمارش آرا شدند اما این دادخواست به فوریت از سوی قضات دو ایالت رد شد.
ناآرامیهای فضای مجازی و حقیقی
در این روزهای پس از انتخابات سریعترین کمپین مخرب هواداران ترامپ به نام «دزدی را متوقف کنید» در شبکه فیسبوک با سرعت عملی بالا در کمتر از 22 ساعت 320 هزار کاربر جذب کرد و عبارات «بایدن آرا را دزدیده است» و «این بیعدالتی است» بالای 2 هزار بار دیده شد. این شرایط سبب شد مقامات فیس بوک مجبور به مداخله و بستن این صفحه شوند.
اما این گمانهزنیهای دروغین آرامش شهرهای امریکا را بویژه در ایالات کلیدی برهم زده است، طوری که همزمان با تظاهرات مسالمتآمیز در فیلادلفیا برای حمایت از شمارش همه آرا، پلیس منطقه در حال بررسی ابعاد حمله به محل شمارش آرا در مرکز همایشهای پنسیلوانیا است. این شرایط اما مسئولان برگزاری انتخابات در ایالتهای باقیمانده را نگران کرده است. «جو گلوریا» رئیس حوزه انتخابی کلارک کانتی نوادا گفت: «حضور معترضان خشمگین پشت درها ما را نگران جانمان کرده است. اما نیروهای امنیتی را افزایش دادیم و همچنان به وظیفه مان برای شمردن آرا عمل خواهیم کرد.»
در همین حال شماری از مخالفان و هواداران ترامپ در سیاتل و مینهسوتا و پورتلند با بستن مسیرها تظاهرات کردند که با مداخله پلیس بسیاری دستگیر شدند. به گزارش «گاردین»، شمارش آرا در پنسیلوانیا در حالی در دو روز گذشته ادامه داشت که شمار زیادی از هواداران ترامپ با تظاهرات در اطراف محل شمارش آرا با پخش موسیقی و شعارهایی با صدای بلند سعی در ایجاد اختلال در کار حوزه انتخاباتی داشتند. در میان این نا آرامیها، حمایت شماری از جمهوریخواهان مانند سناتور تدکروز و لیندسی گراهام اوضاع را متشنجتر کرده و حتی به نوشته «آکسیوس»، در حالی که بسیاری از همحزبیهایشان مانند «کریس کریستی» مشاور ترامپ اظهارات رئیس جمهوری درباره تقلب در انتخابات را بیاساس خواند اما آنها مدعی شدهاند اگر ترامپ برنده انتخابات نشود ممکن است نتایج را نپذیرند.
این شرایط سبب شده است که سرویس امنیتی امریکا با اعزام نیروهای ویژه به ایالت دلاور و استقرار در اطراف خانه «جو بایدن» در صورت پیروزی او برای حفظ جانش آماده باشند.
واکنشهای جهان به رقابت 2020
پس از اعلام پیروزیهای چندباره دونالد ترامپ یک روز پس از انتخابات، تبریک نخستوزیر اسلوونی به رئیس جمهوری امریکا، اتحادیه اروپا را به واکنش واداشت. در حالی که چندین نماینده اقدام دونالد ترامپ را غیردموکراتیک و غیرموجه خواندند، از کشورهای عضو خواستند در زمین او بازی نکنند و به آرا احترام بگذارند. به گزارش «ایرنا»، «جوزپ بورل»، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز گفت: «ما در انتظار اعلام نتایج هستیم. اتحادیه اروپا همچنان آماده است تا به ایجاد یک مشارکت قوی در دو سوی اقیانوس اطلس، بر اساس ارزشها و تاریخ مشترک ادامه دهد.»
به گزارش «یورو نیوز»، «استفن سایبرت»، سخنگوی آنگلا مرکل صدراعظم آلمان در برابر سؤالی درباره اعلام پیروزی ترامپ گفت: «شهروندان امریکا رأی دادهاند و هنوز نتیجه را نمیدانیم. دولت آلمان نتایج را از نزدیک دنبال میکند اما به سنتهای دموکراتیک و نهادهای قانونی امریکا اعتماد دارد.» «هایکو ماس»، وزیر خارجه آلمان نیز گفت: «امریکا بیش از یک نفر است و شکست خوب برای دموکراسی مهمتر از پیروزی بزرگ است.»
«مارتین سلمیر»، مدیر دفتر پیشین رئیس کمیسیون اروپا و رئیس کنونی نمایندگی اتحادیه در اتریش نیز اعلام کرد: «فارغ از هر نتیجهای باید بدانیم روزهای حساب کردن روی امریکا برای حل و فصل موضوعات اروپا تمام شده است.»
«گرگلی گولیاس»، رئیس دفتر ویکتور اوربان نخستوزیر مجارستان که از حامیان جدی «دونالد ترامپ» است به پیروزی دوباره رئیس جمهور امریکا ابزار خوشبینی کرد. به نوشته «الجزیره»، رسانههای این کشور تنها شبکههای اروپایی هستند که در این روزها اظهارات ترامپ درباره تقلب در انتخابات را پوشش میدهند.
«گابریل اتال»، سخنگوی دولت فرانسه نیز در موضعی منفعل گفت: «شمارش آرا ادامه دارد و بدیهی است رئیس جمهوری فرانسه با هر یک از نامزدهای منتخب همکاری میکند.» وزیر خارجه بریتانیا نیز با انتشار دو پیام توئیتری نوشت: «باید صبور بود. ما به روند کنترل و توازن سیستم ایالات متحده برای رسیدن به نتیجه اعتماد داریم و روابط بریتانیا با حضور هر یک از نامزدها محکمتر ادامه مییابد.»
در این میان «منفرد وبر»، رئیس محافظه کار فراکسیون حزب مردم اروپا با هشدار به دوقطبی شدن امریکا گفت: «قطببندی عمیق امریکا هشداری برای اروپا است. ما باید اختلافات را در میان کشورها از بین ببریم وگرنه ناتوانی در سازش دموکراسی را به خطر میاندازد.» کرملین نیز اعلام کرد تا اعلام نتایج نهایی انتخابات منتظر میماند.
آخرین خبر
دیشب پس از اینکه برخی منابع امریکایی همچون «دسیژن دسک» در خبری که تا زمان تهیه این گزارش به تأیید نرسیده بود، از پیروزی «بایدن» خبر دادند، ستاد انتخاباتی دونالد ترامپ در بیانیهای تأکید کرد، انتخابات ریاست جمهوری هنوز به پایان نرسیده و نتایج نهایی خبر از پیروزی وی خواهد داد. این بیانیه همچنین عنوان کرد که آرای ایالت جورجیا که 16 رأی الکترال دارد، باید بازشماری شود. این بیانیه پیکان حمله را به سمت کمیته انتخابات پنسیلوانیا نیز گرفت و مدعی تخلفات انتخاباتی گسترده در این ایالت شد و خبر از اقامه دعوی در این خصوص و پیروزی در آن داد و افزود، در ایالت آریزونا نیز فاکس نیوز و آسوشیتدپرس مرتکب اشتباههای غیر مسئولانه شدند و بایدن را پیروز انتخابات در این ایالت معرفی کردند، در حالی که این طور نیست. در پی انتشار این بیانیه، «اندرو باتس» سخنگوی ستاد انتخاباتی جو بایدن پاسخ این اتهامات را داد و گفت: « ما پیشتر نیز گفته بودیم که در این انتخابات مردم هستند که تصمیم میگیرند و ایالات متحده، متجاوزان را تا زمانی که کاخ سفید را ترک کنند، همراهی میکند.»
عاقبت ترامپیسم در دوران پساترامپ
مجید تفرشی
کارشناس مسائل بین الملل
با وجود جنجالهای فرسایشی کنونی بر سر شمارش آرا و انتخاب برنده انتخابات ریاست جمهوری امریکا، به نظر میرسد که بخت جو بایدن دموکرات برای ورود به کاخ سفید، به مراتب بیشتر از دونالد ترامپ، رئیس جمهوری کنونی است. با این همه به نظر نمیرسد که حتی با خروج احتمالی ترامپ از ریاست جمهوری، فرهنگ و آموزههای ترامپیسم با سپهر سیاسی و اجتماعی امریکا و جهان وداع کند. در جریان مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری امریکا، سوای روش و منش حامیان داخلی او، شاهد حمایتهای گروههای تندرویی از ترامپ بودیم که در ادعا شاید خود را پایبند موازین و اصول میخواندند، ولی در عمل پا به پای ترامپ در اخلاقستیزی به هر وسیلهای در جهت حفظ یا کسب قدرت پیش رفتند. در بین گروهها و اقشار ایرانی حامی ترامپ در خارج و داخل کشور، از جناحهای مختلف بعضاً دشمن، دستکم یک فصل مشترک و ویژگی یکسان وجود دارد: عزم رسیدن به هدف، تغییر ساختار کنونی حکومت در ایران و کسب قدرت به هر بهایی، با کمک هر کسی در هر کجای جهان و بیتوجه به عواقب و هزینههای فاجعه بار ملی و راهبردی این روش. از این رو عجیب نیست که گروههای ساختارشکن و ایرانستیز ایرانینما در خارج در حمایت بی دریغ از ترامپ با برخی دوستان، هواداران و مشاوران محمود احمدینژاد همرأی و همگام شدند.
نباید خیلی خوشبین بود که با شکست قطعی ترامپ و تثبیت نهایی پیروزی بایدن، ترامپیسم نیز به سرعت و سادگی از سپهر سیاسی امریکا و جهان غایب شود. این واقعیت که با وجود عقب ماندن در این انتخابات، تعداد آرای ترامپ در مجموع بیشتر از دوره قبل بوده، نشانگر دامنه و عمق حضور ترامپیسم است. البته که مشارکت بسیار بالای امریکاییها در این دوره از انتخابات میتواند دلیل اصلی این افزایش آرا، برای هر دو سو باشد، ولی این واقعیت، از اهمیت تعداد غیرقابل انکار حامیان ترامپ کم نمیکند. ترامپ نه تنها در امریکا، که در اروپا، کانادا، استرالیا و دیگر نقاط جهان همگرایانی دارد که بعضاً و فعلاً به صورت بالقوه، حتی از خود او هم خطرناکترند.
مسأله دیگر، تلاش هوشمندانه و هدفمند ترامپ و همکاران او طی چهار سال اخیر برای یارگیری و چینش همفکران خود در سطوح مختلف قوه قضائیه امریکا از قضات شهرستان و ایالت گرفته تا دادستانهای عالی کل کشور است. هیچ رئیس جمهوری در یک سده اخیر در امریکا در دور نخست ریاست جمهوری خود؛ اینگونه موازنه قضایی در کشور را به سود خود و آرای خود تغییر نداده است. این چینش تدریجی آنقدر وسیع و عمیق است که دستکم یک نسل طول خواهد کشید تا عرصه قضایی امریکا از ترامپگرایی و دیدگاه راست افراطی رهایی یابد. این مسائل البته سوای شهوت سیریناپذیر ترامپ برای حفظ قدرت به هر قیمتی و حتی بازگشت مجدد به قدرت در آینده، حتی در صورت مجبور شدن ترک کاخ سفید در 20 ژانویه 2021 است. در روزهای اخیر حامیان و سخنگویان ترامپ به صراحت عنوان کردهاند که به فرض شکست و قبول شکست، او از هم اکنون آماده است تا برای شرکت در مبارزات انتخاباتی 2024 خود را آماده و نامزد کند. مواجهه و مقابله با ترامپیسم، فقط با مقابله سیاسی و مشارکت انتخاباتی به دست نمیآید. انحطاط فکری ترامپ و ترامپیسم در میان جوامع مختلف شرقی و غربی وجود دارد و منحصر به امریکا نیست. تلاش برای زوال انحطاط ترامپیسم نیازمند کار فرهنگی، فکری و اجتماعی مستمر و بهره بردن از تاریخ، درس تجربه و سیلی روزگار است. نباید بگذاریم انحطاط ترامپیسم از یاد نسلهای کنونی و بعدی برود.
سراب پیگیری حقوقی اتهام تقلب
یوسف مولایی
کارشناس حقوق بینالملل
تعریف دموکراسی با حاکمیت قانون در هم تنیده است. این به آن معنا است که همه اختلافات و تعارضات سیاسی و اجتماعی بر پایه مدلهای رفتاری که قانون تعیین میکند، حل و فصل میگردد. در فقدان حاکمیت قانون تعارضها و اختلافات بر پایه عنصر خشونت و قدرت حل و فصل میشود که این امر به بیثباتی در جامعه دامن میزند.
حاکمیت قانون به این معنی است که قانون فصلالخطاب است و شهروندان و همه بازیگران اجتماعی بهتدریج متقاعد میشوند که تنها راهحل مناسب و کم هزینه برای حضور در زندگی اجتماعی تبعیت از قانون است. آقای ترامپ به لحاظ شخصیتی تمایل دارد که از حداکثر قدرت، توانایی و زور خود برای پیشبرد اهدافش استفاده کند. او قبل از مرحله نهایی انتخابات، در کوران انتخابات درون حزبی خود در صدد القای این ایده بود که اگر پیروز نشود، حتماً تقلب شده است. او از آن زمان این اتهام را پایه رفتار اعتراضی خود برای آینده قرار داده بود. این یعنی قاعده بازی را به هم زدن و نپذیرفتن الزامات دموکراسی که حاکمیت قانون است. اما چون نمیتواند بهطور عریان این ایده را مطرح کند، برای پیشبرد هدف خود به قانون متوسل میشود و مدعی میشود که طرف مقابل قاعده بازی را به هم زده است و او میخواهد با توسل به قانون از دموکراسی حمایت کند. این موضعگیری تا جایی که در مدیریت قانون منطبق باشد، با منطق دموکراسی سازگار است. ولی طرح دعوی و مطرح کردن ادعا به این معنی نیست که مدعی صاحب حق است. دعاوی زیادی در محاکم مطرح میشود که به دلیل ضعف و یا نبود مستندات قاضی آن را نمیپذیرد. ترامپ با انگیزه سیاسی میخواهد از قانون برای انجام حرکات ایذایی استفاده کند. او تا اینجا هم چندین دعوی مبنی بر ممانعات ادامه شمارش آرا در برخی از ایالتها و بازشماری آرا در برخی دیگر مطرح کرده است. اما همه آنها رد شده است. این در شرایطی است که او تیم وکلای برجستهای دارد که قطعاً به او تذکر دادهاند که ادعاهایی از این دست قابل پیشرفت نیست. اما ترامپ نمیخواهد شکست را پذیرفته و راه را برای دموکراسی باز نگه دارد. او در صدد است، پرونده انتخاباتی را تا دیوان عالی پیش ببرد. تصور او این است که چون 6 نفر از 9 قاضی دیوان عالی امریکا گرایشهای جمهوریخواه دارند، این شانس را خواهد داشت که دعاوی حقوقی خود را با استفاده از موقعیت سیاسیاش ببرد. اما به نظر میرسد، وی به ظرفیتهای دموکراسی امریکا و جایگاه نهادهای حقوقی امریکا آشنایی کافی ندارد. زیرا برای طرح دعوی در دیوان عالی کشور نخست باید مراحل قضایی و قانونی نهادهای قضایی ایالتی را طی کند. یعنی در مرحله بدوی در محاکم ایالتی اگر به ضرر او رأی صادر شود، به تجدید نظر مراجعه کند و در تجدید نظر هم اگر رأی نگرفت به محاکم بالاتر که همان دیوان عالی است، مراجعه کند. برای طرح دعوا در مرحله بدوی و محاکم بالا او احتیاج به ادله قانع کنندهای دارد که اثبات کند، واقعاً قانون انتخابات نقض شده است. تاکنون به رغم ادعاهایی که مطرح کرده، دلایل قانع کنندهای ارائه نداده است و بعید است، در محاکم ایالتی بتواند رأیی به نفع خود به دست آورد و به طریق اولی ترامپ دلایل قانع کننده برای مراجعه به دیوان عالی ندارد. زیرا نخست باید در دادگاه بدوی و تجدید نظر به نفع خود رأی کسب کند. سابقهای که در دیوان عالی امریکا در موارد مشابه وجود دارد، بسیار اندک است و مربوط به مواردی است که طرفین رأی مساوی دارند و این نهاد باید بین دو رقیب انتخاب کند. از همین رو به نظر میرسد آقای ترامپ شانس زیادی برای تغییر نتیجه انتخابات نداشته باشد.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
تعطیلی کسب و کارهای غیرضرور و ممنوعیت تردد خودروهای شخصی
-
# من - ماسک - میزنم
-
خط قرمز ایران تأمین امنیت در مرز است
-
ساکن ژانویه کاخ سفید
-
انتقال آب خلیج فارس به کویر ایران
-
درد کابل در دل تهران
-
کابوس آتش روی سر سرخدارها و جنگلهای هیرکانی
-
دو ترم با استاد کرونا
-
ترخیص میلیونها تن کالاهای اساسی از گمرکات کشور آغاز شد
-
پرسپولیس «کامیاب» نشد
-
ساکن ژانویه کاخ سفید
-
عاقبت ترامپیسم در دوران پساترامپ
-
سلام ایران
-
نوامبر داغ
-
واقعبین باشیم نه خوشبین نه بدبین
اخبارایران آنلاین